سناریو
سناریو
#درخواستی
وقتی خیلی دوست داره تصادف میکنی تو کمایی
حرفاش رو بنویس و ا/تم با حرفاشون بهوش میاد.
نامجون : لعنت به من که مراقبت نبودم! ( گریه )
ا/ت : ببخشید....تقصیر من بود....( آروم )
جین : ا/ت اگر تو بری من خیلی تنها میشم لطفا تنهام نزار!
ا/ت : من پیشتم......
شوگا : ا/تت...پاشو....بخاطر تو چن شبه نخوابیدم بیدار شو بغلت کنم باهم بخوابیم! ( گریه )
ا/ت : ( دستتو میزاری رو دستش و بهش لبخند میزنی )
جیهوپ : سانشاینم....بهم قول بده از پیشم نمیری!
ا/ت : من....هیچوقت تنهات نمیزارم....
جیمین : لطفا پاشو....میدونم حرفامو میشنوی حداقل بخاطر من بیدار شو!
ا/ت: ( چشمات رو باز میکنی تو تمه حرفاش رو شنیده بودی )
تهیونگ : من فقط کسی که باهات تصادف کرده رو گیر بیارم میکشمش! ( داد )
ا/ت : تهیونگ....عصبی نباش.....
کوک : ا/ت اگه بیدار نشی تنبیهت میکنم ( گریه )
ا/ت: ( بیدار بودی و خنده ریزی میکنی )
هعی....
شروع شد بابام انقد نذری گرفته خچالمون پر شده🗿
تا یه ماه باید نذری بخوریممم🤧
#درخواستی
وقتی خیلی دوست داره تصادف میکنی تو کمایی
حرفاش رو بنویس و ا/تم با حرفاشون بهوش میاد.
نامجون : لعنت به من که مراقبت نبودم! ( گریه )
ا/ت : ببخشید....تقصیر من بود....( آروم )
جین : ا/ت اگر تو بری من خیلی تنها میشم لطفا تنهام نزار!
ا/ت : من پیشتم......
شوگا : ا/تت...پاشو....بخاطر تو چن شبه نخوابیدم بیدار شو بغلت کنم باهم بخوابیم! ( گریه )
ا/ت : ( دستتو میزاری رو دستش و بهش لبخند میزنی )
جیهوپ : سانشاینم....بهم قول بده از پیشم نمیری!
ا/ت : من....هیچوقت تنهات نمیزارم....
جیمین : لطفا پاشو....میدونم حرفامو میشنوی حداقل بخاطر من بیدار شو!
ا/ت: ( چشمات رو باز میکنی تو تمه حرفاش رو شنیده بودی )
تهیونگ : من فقط کسی که باهات تصادف کرده رو گیر بیارم میکشمش! ( داد )
ا/ت : تهیونگ....عصبی نباش.....
کوک : ا/ت اگه بیدار نشی تنبیهت میکنم ( گریه )
ا/ت: ( بیدار بودی و خنده ریزی میکنی )
هعی....
شروع شد بابام انقد نذری گرفته خچالمون پر شده🗿
تا یه ماه باید نذری بخوریممم🤧
۲۴.۷k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.