وقتی که برای اولین بار دیدت

وقتی که برای اولین بار دیدت🥀
‧̍̊·̊‧̥°̩̥˚̩̩̥͙°̩̥‧̥·̊‧̍̊ ♡ °̩̥˚̩̩̥͙°̩̥ ·͙*̩̩͙˚̩̥̩̥*̩̩̥͙ویو چان ·̩̩̥͙*̩̩̥͙˚̩̥̩̥*̩̩͙‧͙ °̩̥˚̩̩̥͙°̩̥ ♡ ‧̍̊·̊‧̥°̩̥˚̩̩̥͙°̩̥‧̥·̊‧̍̊

منو ا. ت سال ها باهم قرار گذاشتیم و من از ا. ت
خاستگاری کردم ازدواج کردیم و بعد از 3سال صاحب دوتا بچه به اسم دنیل و الکسا شدیم
ولی بعد از چند وقت ا. ت مریض شده الانم بیمارستانه منم مجبور شدم برای این که بتونم مراقب ا. ت باشم یه پرستار برای بچه ها بگیرم
چان:دنیل، الکسا بیاید اینجا
دنیل:بله( خودتون فک کنید مث بچه ها هرف میزنن)
الکسا:هوم
چان:مواظب خودتون باشید خانم مین( پرستار بچه ها)رو اذیت نکنید باشه.
الکسا:بابا مامان کی میاد
چان:مامانم میاد باشه اگه مواظب خودتون باشین
مامانم میاد هوم.
دنیل:هر دفعه همینو میگی
چان:قول میدیم مامان بیاد باشه
الکسا:اگه نیاد چی
چان:اونموقع من شما رو میبرم پیشش
دنیل :واقعا

بفرمایید.
دیدگاه ها (۱۴)

وقتی برای اولین بار دیدت🕸چان:آره باباجون خدافظرفتم سوار ماشی...

وقتی بهشون میگی چرا ازم خوشت اومد چی دارمبنگ چان: خب تایپ من...

خوبه الان پایان خوش داره🥺😢😭

عشق و عاشقی در مدرسه👥✎﹏﹏﹏﹏ویو ای. ان﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏وای میخوام با این...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط