آه اگر آزادی سرودی می خواند

آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
همچون گلوگاه پرنده ئی،
هیچ کجا دیواری فروریخته بر جای نمی ماند.

سالیان بسیار نمی بایست
دریافتن را
که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانی ست
که حضور انسان
آبادانی ست.



هم چون زخمی
همه عُمر
خونابه چکنده
هم چون زخمی
همه عُمر
به دردی خشک تپنده،
به نعره ئی
چشم بر جهان گشوده
به نفرتی
از خود شونده،

غیاب بزرگ چنین بود
سرگذشت ویرانه چنین بود.



آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
کوچک تر حتا
از گلوگاهِ یکی پرنده!



#احمدشاملو
#دشنه_در_دیس
دیدگاه ها (۲)

رنجشی نیست،آدم‌ها همینند.خوبند، ولی فراموش‌کار.می‌آیند..می‌م...

کی ام؟ بغضی که در بطن گلو مانده..هزاران من درونم مانده زندان...

عید ولایت عشق بر همگان مبارک باد.

r

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط