مو پریشان میکنی در باد بابا بیخیال

مو پریشان میکنی در باد، بابا بیخیال
می سپاری دل به باداباد، بابا بیخیال

دلربایی میکنی با چرخشی در آینه
رقص میگیری چه شاد شاد، بابا بیخیال

قد و بالا بیستون، شبدیز مو، شیرین لبت
پلکهایت تیشه ی فرهاد، بابا بیخیال

شهر کشته مرده ات با یک مژه برهم زدن
چشمهایت باز هم جلاد، بابا بیخیال

در حسادت هرچه آیینه ترک برداشت باز
تکه تکه بر زمین افتاد، بابا بیخیال

اینهمه در زیر آوار تو ماندم بس نبود؟
من خرابم خانه ات آباد ! بابا بیخیال

با هزار و یک شبت دیوانه ام کردی بس است
شهرزاد قصه ی بغداد ! بابا بیخیال

هی نیا در شعرهایم اینهمه دلبر نشو
دست بردار از سر شهراد، بابا بیخیال




#شهراد_میدری
دیدگاه ها (۳)

خدا نخواسته شاید که ما به هم برسیمبله نخواسته حتماً خدا به ه...

ایلهان برک

فقط می گیرد اما هیچ بارانی نمی آید... دلم چون آسمان عصرهای ج...

:((

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط