هر دو سات بودم هر منتظر دگر تا سخن بگود اما در

هر دو ساكت بوديم، هر يك منتظر ديگرى تا سخن بگويد، اما در ميان دو روح، تنها وسيله فهميدن، كلام نيست. هجاهايى كه از لب‌ها و دهان‌ها مى‌آيند نيستند كه دل‌ها را به هم نزديك مى‌كنند.

چيزى بزرگتر و خالص‌تر از آنچه زبان اظهار مى‌كند نيز وجود دارد. سكوت، روح هاى ما را روشن مى‌كند، در گوش دل‌هامان نجوا مى‌كند و آنها را با هم مأنوس مى‌سازد. سكوت، از خود جدامان مى‌كند، ما را در سپهر جان گردش میدهد و به ملكوت نزديك‌تر مى‌سازد. سكوت، اين احساس را در ما برمى‌انگيزد كه كالبد ما چيزى جز زندانِ روح ما نيست و دنيا، صرفاً تبعيدگاه جان است.

#جبران_خليل_جبران
دیدگاه ها (۱)

آدم ها خسته که شدند؛بی صدا تر از همیشه می روند!احساسشان را ب...

من بمیرم برایت که انقدر خوبی؟من بمیرم برای آن دست‌های زمخت م...

اگر دوستم داری تمام و کمال دوست بدارنه زیر خطی از سایه ی روش...

دیشب خوابتو دیدم!سرتو گذاشتی بودی روی سینم...جوری که یه سمت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط