دلتنگی خیابان شلوغی ست

دلتنگی خیابان شلوغی ‌ست
که تو در میانه ‌اش ایستاده باشی
ببینی می ‌آیند
ببینی می ‌روند
و تو هم‌ چنان ایستاده باشی...
دیدگاه ها (۱)

گاهی اوقات خسته میشومآنقدر خسته که نه گریه میکنم نه حتی بغضم...

دستم بوی گل می داد ، مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند اما هیچ ...

.هی باخود فکر میکنم.....چگونه است ما دراین سر؛ دنیاعرق میریز...

خوبه که تحت هر شرایط جایگاه خودمونرو حفظ کنیم. بهتره، نه؟

تویی راه خونه باشی ببینی دوتا تخم مرغ داره باهم کورس می زاره...

گاهی دلت می خواهددر شلوغی روزگارش بیایدتنگ در آغوشت بگیردبگو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط