داشتم فکر میکردم دل تنگی یعنی چه

داشتــم فکـر میکـــردم دلـ ــ ــتنگـی یعنــی چـه ؟!؟
مگــر دل روزنه ایـ است که تنــگ شــود ... یا اینـکه لبـاس
آخر با دل دریـایــی داشتــن متناقض اسـت !!!
هرچـه فکــر کردمـ نفهمــیدم دل چگـونـه تنــگ میــشود ...
اما همـه مان تجــربه اش کردیــم ....
دلتنـــگ که میـشویــم گویــــیـ چیزی به قلبـمان فشار میــ ـآورد .... یا چیزی قلبـمان را احاطه میـکنـد و دلــمان را میفشرد ...
شایــــد قلبـ را جایــگاهیـ ـست که وقتی دلت کــسی را میخواهـد که نیســت
دلت چیـــزی را میخواهــد که نداریـــش
دلت خاطراتــی را میــخواهد که تکــرار نمیــ ـشوند
دلـــ ـــ ـــت ....
آه از دلـ ...
این مواقـع جایگاه قلــب تنگ میشود .... دلت به درد می آیـــد ... دلت تنــ ـگ میشــود .
نمی دانــم لغتش یعـنی چـه ... اصلا ریشه اش را نمـــی دانـم امـّـا این روزهـا عجیب دلتنـــگم برای بودنـــش
بودنـــ اویـــی که نیـست ...
دلتنـــگ اویـــی که باز میـ ــگردد اما کِــی ؟
اویـــی که نمیدانـم مرا به خاطر میاورد یا نــه ...
اویـــی که نمی دانــم هر شــب با فکر که میــ ـخوابد
اویـــی که می دانــم قلبش برای من نیســت
اما دلتنگــش شده ام ...


#ف_رحیمی


#عشق
پتجشنبه
05.06.1394
17:36
دیدگاه ها (۱)

این پست نمیخوام حــرف بزنـم ...هیچ جمله ای نمیشه گفتـ ...عشق...

این پست را تنهــا می تـوان از فرطـ دلتنــگی گریــه کــرد !!...

شنبه 31 مــُــرداد یک هزار و سیصـد و نـود و چهار خورشیدی ساع...

امشب را بدون شب بخیــرت میخوابـــماما میدانـ ـ ـم حواست به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط