سونیک و ناین و شدو پرایم

سونیک و ناین و شدو پرایم
ف دوم پارت 8 (ترو خدا یه چیزی بگید )
از زبان ماریا
شدو تا در رو بست به ناین زنگ زدم
از زبان ناین
من داشتم میرفتم سمت خونه
یهو گوشیم شروع کرد به زنگ زدن
جواب دادم
من : بله
اون شماره: سلام منم ماریا
من : اه توییی چه جوری شمارمو گرفتی
ماریا : تو گوگل سرچت کردم و شمارتو گرفتم این شماره ی اصلیمه زخیرش کن
من : اوکی
بعد قعط کردم
رسیدم به خونه در رو زدم
از زبان شدو
یهو در زدن فک کنم ناینه
که دیدم اره آونه
در رو باز کردم
ناین : سلام شدو
من : سلام ناین
بعد من بعد ده ثانیه ناین رو بقل کردم
من : بینم تو مدرسه چی شد
ناین : هیچی مثل همیشه
از زبان ناین
من از بقل شدو اومدم بیرون و رفتم تو سالن و نشستم تا خستگی از تنم بزنه بیرون
شدو اومد پیشم
شدو : عشقم چرا بی حوصله ای چی شده
من : نه هیچی نشده فقط.........خستم
رفتم تو اتاقم ‌که لباسمو عوض کنم
شدو اومد تو دم در اتاق و داشت منو نگاه میکرد
من یه پارچه ی پرده ای رو کشیدم رو خودم که شدو منو نبینه
بعدش من یه لباس نخی با مروارید ریز به شکل سنجاقک و با دامن که بالای زانوم بود و لی بود پوشیدم و با جوراب تا سر ساقم که سفید بود پوشیدم که شدو بهم وابسته نشه
رفتم تو سالن
من : خانم خدمتکار میشه برام یه قهوه بیاری
اون خانم : من خانم سرجم نه خانم خدمتکار و چه قهوه ای
من : هات شاکلت باشه
سرچ : باشعهع خانم
بعد دو دقیقه هات شاکلتمو آورد
منم برداشتمش و شروع کردم به نوشیدن
ادامه به زودی
نویسنده : خوب نظرتون چیه ببخشید که چند وقت رمان نزاشتم چون لین سایت غیر فعال بود و قراره که کم کم بزارم میخوام یهو تو عید رمان بارونتون کنم
دیدگاه ها (۲)

سونیک و ناین و شدو پرایمف دوم پارت 9از زبان ناینمن داشتم ها...

سونیک و ناین و شدو پرایم ف 2 پارت 10بعد از دو ماهاز زبان نلی...

سونیک و ناین و شدو پرایم ف دوم ادامه ی پارت 7از زبان ماریارف...

سونیک و ناین و شدو پرایم ف دوم پارت 7 ( ترو خدا یه چیزی بگید...

حس های ممنوعه ۴

معذرت دیر شد مامانم کارم داشت

خطوط موازی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط