زندگی یک دختر همیشه پیچ و تاب های خودش را دارد

زندگی یک دختر همیشه پیچ و تاب های خودش را دارد...

 

گاهی اوقات گم می شوی کنار یکی از پیچ ها...

 

گاهی اوقات درمیان آنها سرگیجه می گیری و می مانی همانجا که بودی...

 

گاهی اوقات حتی نمی دانی که کجا ایستاده ای...

 

گاهی به سلامت از همه شان عبور می کنی...

 

گاهی اوقات باید میانبر زد و از بین پیچ و تاب ،یک راه صاف را برگزید...

 

حتی اگر این راه،ریسمانی نازک بر فراز دره ای باشد...

 

قهرمان داستان دختری ساده است که راه آخر را برگزید...

 

راهی که هیچ کس نمیدانست به کجا میرود...

 

او فقط میخواست به خوشبختی برسد و سرانجامش هم ش
دیدگاه ها (۷)

فرقی نداردروز های تابستان باشدیا شب های زمستانبی توهمه چیز ط...

تنها در خلوت اتاقبا هر چیزی می شود حرف زدبا میزبا دفتر تلفنب...

یه سری #دخترا هستنفقط تیپ مشکـــی میزننعطــر خآص میزنن...بی ...

درد داریم که عـاشق میشویم و گرنه کدام آدم عاقـلی جانش ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط