باز در میکده سر حلقه رندان شدهام

باز در میکده سر حلقهٔ رندان شده‌ام
باز در کوی مغان بی سر و سامان شده‌ام

نه به مسجد بودم راه و نه در میکده جای
من سرگشته در این واقعه حیران شده‌ام

#عبید_زاکانی
دیدگاه ها (۱۴)

چه بزمی بود بزم دل شڪستن ،شڪستم تا شود سرمست لیلیاگر با من ن...

عشق چون کهنه شودمحو نگردد به فراق!#محتشم_کاشانی

در آفتاب رخش آب باده تاب انداختچه آب بود که آتش در آفتاب اند...

گر چه در خیل تو بسیار به از ما باشدما تو را در همه عالم نشنا...

خاطرات من پارت سومچطوری توضیح بدم ام خب بزارین این طوری بگم ...

تو تهران یه زن متاهل که عاشق مرد ساندویچی محلشون شده بوده شو...

دلقک اصلاح طلبان مجدد لب به سخن گشود

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط