امروز

امروز
در خیابان
من قدم میزدم
سرمای دستانم را در جیبهایم مخفی میکردم
آهنگ موردعلاقه تورا با تمام شاد بودنش گوش دادم
و
دو عاشق دیدم
دختر با ناز گفت دوستم نداری
پسر با لبخند بلند گفت
دااارم
و بعد خندیدند
حسود نیستم
اما
من دو پیراهن بیشتر از این دختر پاره کردم
میدانم که دوستش نداشت
دوستش نداشت چون تو بلند تر فریاد میزدی دوستم داری
اما نداشتی
چهره دختر را به خاطر سپردم
چند ماه دیگر
شاعر میشود

#گیلدا_میربلوک
دیدگاه ها (۷۴)

°°°کاش میشد همین الان بهت زنگ بزنم تو هم گوشیو برداری صدای خ...

اگر "دیشب" ات رابا "یاد" منبا مرور "عکس "هابا حس "دلتنگی"سر...

دوست دارم باشیدوست دارم وقتی میون جزوه و کتابام دارم دیوونه ...

آقا مهران گل مارو لایک و فالو کنید دوستان ...ممنون جبران میش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط