نمی شود تو خدای من باشی

نمی شود تو خدای من باشی
و حضور دیگری خلوت خیالم را بر هم زند

نمی شود تو جانبخش من باشی
و انبوه دردهای درهم تنیده جانم را بکاهد

نمی شود تو عاشق من باشی
و عشق در نگاه و کلام من جاری نباشد

نمی شود تو آفریدگار من باشی
و بودنم از خاطر خوبت فراموش شود

نمی شود تو هواخواه من باشی
و من در هوای بی کسی پرسه زنم

نمی شود تو گشاینده ی هر در باشی
و درهای امید به روی دلم بسته باشند

نمی شود مهرت تضمین اجابت باشد
و دعاهای من در میانه ی راه گم شوند

نمی شود تو بینای نادیده ها باشی
و احوال پریشان و عیانم از تو پنهان بماند

نمی شود شنوای سکوت باشی
و فریادهای بلندم به گوشت نرسد

نمی شود،هرگز چنین نمی شود
مگر آنکه فاصله بسیار باشد
نه از سمت تو...از سوی من

شاید گم شده ام
نه در بزرگی تو...در حقارت خودم

کاش پیدا شوم
نه در غربت خودم ... در آشنایی حضور تو !

http://line.me/ti/p/%40hbl3895c

Telegram.me/Godside
#خدا
دیدگاه ها (۴)

بسم رب قائدنا و مقتدانا، الحیدررسول خدا صلی الله علیه و‌آله ...

ارزش صله رحم با خویشانخویشاوندان، ارتباط خونی با هم دارند. ش...

بهار است و تحول در زمین است هزاران غنچه با بلبل قرین ا...

به نام خداوند بخشنده و مهربانخدایا شکـــــرت!!! یک روز مردی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط