دلم چای داغی بود به دستت دادم

دلم چای داغی بود به دستت دادم
آنقَدَر سرد شدم از دهنت افتادم

و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد
و زمان چمبره زد کار به دستم بدهد

#علیرضا_آذر
دیدگاه ها (۱)

هیچ حرفی نیست، دارم کم‌کم #عادت می‌کنممن بـــه این افکار #زج...

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁴ می خوام وقتی رفتیم خونه ازش تشکر ک...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط