به نام خدا
به نام خدا
.
روز شمار ماه صفر (قسمت پنجاه و چهارم)
#روز_بیست_و_ششم_صفر
.
بررسی زندگینامه امام حسن مجتبی (ع)
(قسمت چهارم)
#بخشندگی
آن روز به خانه خدا رفته بود
.
همان هنگام میشنید که مردی با خدا به گفتگو نشسته است که: خداوندا، ده هزار درهم نصیبم کن...
امام (ع) هماندم به خانه بازگشت و آن پول را برای او فرستاد.
یک روز، کنیزی از کنیزان او، دسته گلی خوشبوی به تحفه، پیشکش کرد، امام (ع)، در مقابل او را آزاد فرمود و چون پرسیدند چرا چنین کردی؟
فرمود:
خدا ما را چنین تربیت کرده است و این آیه را باز خواندند:
«و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها» یعنی چون به شما هدیهای دادند، به نیکوتر، پاسخ گویید (18).
سه بار در زندگی، هر چه داشت، حتی کفش و پای افزار را به دو نیم تقسیم کرد و در راه خدا داد (19).
#بردباری
مردی از شام، به تحریک #معاویه، روزی امام را به دشنام گرفت. امام (ع) چیزی نفرمود تا ساکت شد، آنگاه با لبخندی شیرین او را سلام گفت و فرمود؛
پیرمرد! فکر میکنم غریب هستی و گمان میبرم در اشتباه افتاده ای،
اگر از ما رضایت بخواهی، خواهیم داد و هم اگر چیزی بطلبی،
اگر راهنمایی میجویی، راهنمائیت خواهیم کرد،
اگر باری بر دوش داری، برمی داریم و یا گرسنه ایی سیرت میسازیم،
اگر نیازمندی، نیازت بر می آوریم و باری ، هر کاری داری، در انجام آن حاضریم.
هم اگر بر ما وارد شوی، راحت تر خواهی بود که وسایل پذیرایی از هر گونه ما را فراهم است.
مرد، شرمسار شد، گریست و گفت: گواهی میدهم که تو جانشین خداوند بر زمینی، خدا بهتر میداند که رسالت خویش، کجا قرار دهد (20).
.
#ادامه_دارد
.
.
.
پی نوشت؛
دارم به خاطر حرمت گریه می کنم
از شوق سفره ی کرمت گریه می کنم
در روضه های محترمت گریه می کنم
وقتی برای درد و غمت گریه می کنم
حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند
در خانواده ات همه خوشحال میشوند
دنیا ندید وسعت بالاتر از تو را
سائل ندید جز خودت آقاتر از تو را
دستی ندید دستِ بفرماتر از تو را
یثرب ندید حضرت تنهاتر از تو را
.
#محرم
#صفر
#با_محرم
#بیست_و_ششم_صفر
#حسن
#امام_حسن
#امام_حسن_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حق_پایدار_است
.
روز شمار ماه صفر (قسمت پنجاه و چهارم)
#روز_بیست_و_ششم_صفر
.
بررسی زندگینامه امام حسن مجتبی (ع)
(قسمت چهارم)
#بخشندگی
آن روز به خانه خدا رفته بود
.
همان هنگام میشنید که مردی با خدا به گفتگو نشسته است که: خداوندا، ده هزار درهم نصیبم کن...
امام (ع) هماندم به خانه بازگشت و آن پول را برای او فرستاد.
یک روز، کنیزی از کنیزان او، دسته گلی خوشبوی به تحفه، پیشکش کرد، امام (ع)، در مقابل او را آزاد فرمود و چون پرسیدند چرا چنین کردی؟
فرمود:
خدا ما را چنین تربیت کرده است و این آیه را باز خواندند:
«و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها» یعنی چون به شما هدیهای دادند، به نیکوتر، پاسخ گویید (18).
سه بار در زندگی، هر چه داشت، حتی کفش و پای افزار را به دو نیم تقسیم کرد و در راه خدا داد (19).
#بردباری
مردی از شام، به تحریک #معاویه، روزی امام را به دشنام گرفت. امام (ع) چیزی نفرمود تا ساکت شد، آنگاه با لبخندی شیرین او را سلام گفت و فرمود؛
پیرمرد! فکر میکنم غریب هستی و گمان میبرم در اشتباه افتاده ای،
اگر از ما رضایت بخواهی، خواهیم داد و هم اگر چیزی بطلبی،
اگر راهنمایی میجویی، راهنمائیت خواهیم کرد،
اگر باری بر دوش داری، برمی داریم و یا گرسنه ایی سیرت میسازیم،
اگر نیازمندی، نیازت بر می آوریم و باری ، هر کاری داری، در انجام آن حاضریم.
هم اگر بر ما وارد شوی، راحت تر خواهی بود که وسایل پذیرایی از هر گونه ما را فراهم است.
مرد، شرمسار شد، گریست و گفت: گواهی میدهم که تو جانشین خداوند بر زمینی، خدا بهتر میداند که رسالت خویش، کجا قرار دهد (20).
.
#ادامه_دارد
.
.
.
پی نوشت؛
دارم به خاطر حرمت گریه می کنم
از شوق سفره ی کرمت گریه می کنم
در روضه های محترمت گریه می کنم
وقتی برای درد و غمت گریه می کنم
حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند
در خانواده ات همه خوشحال میشوند
دنیا ندید وسعت بالاتر از تو را
سائل ندید جز خودت آقاتر از تو را
دستی ندید دستِ بفرماتر از تو را
یثرب ندید حضرت تنهاتر از تو را
.
#محرم
#صفر
#با_محرم
#بیست_و_ششم_صفر
#حسن
#امام_حسن
#امام_حسن_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حق_پایدار_است
۱.۲k
۱۷ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.