به نقطهای میرسی که نه شادمانی و نه اندوهگین نه عاشق و

به نقطه‌ای می‌رسی که نه شادمانی و نه اندوهگین، نه عاشق و نه فارغ، نه چشم به راه و نه دست‌شسته.
ملول از تکرار اوهامِ رقت‌بار و رنجور از ندای نامفهومِ درون...
دچار نوعی یأسِ مهمل، که گریزش ناگزیر است!

ماحصلش چیزی نیست جز اضطراب و خفقانِ قلب و همین‌ها...!
دیدگاه ها (۱)

خامانِ ره نرفته چه دانند ذوقِ عشق...؟#حافظ

ما محکومانِ به آرزو هستیم.

به کسی‌که برایت نمی‌نویسد مزاحم روزهایت نمی‌شوددرباره‌ات نمی...

آدمی یک روز به خودش می‌آیدو می‌بیندزیباترین رویاشحفره‌ی ٍ سخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط