مردی نزد جوانمردی آمد و گفت تبرکی میخواهم

مردی نزد جوانمردی آمد و گفت : تبرکی میخواهم
جامه ات را به من بده تا من نیز همچون تو از جوانمردی بهره ای ببرم،

جوانمرد گفت: جامه ی مرا بهایی نیست
اما سوالی دارم؟ مرد گفت: بپرس
جوانمرد گفت: اگر مردی چادر بر سر کند زن می شود؟
مردگفت: نه
جوانمرد گفت اگر زنی جامه مردانه بپوشد مرد می شود؟
مرد گفت: نه

جوانمرد گفت: پس در پی آن نباش که جامه ای از جوانمردان را در بر کنی که اگر پوست جوانمرد را هم در بر کشی جوانمرد نخواهی شد
زیرا جوانمردی به جان است نه به جامه
دیدگاه ها (۳)

مردی ثروتمند وارد رستورانی شدنگاهی بدین سوی و آن سوی انداخت ...

سختی‌ها را جدی نگیر...! اصلا بگذار از این همه خونسردی‌ات تعج...

فکرهای بیهوده در طول زندگی شادی رو، از بین میبرهدقیقا مثل یک...

یادش بخیرقدیماکه"بی کلاس"بودیم بیشتردورهم بودیم وچقدرخوش میگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط