دلم یک کلبه می خواهد

🕊 💞 🎀 💞 🕊

دلم یک کلبه می خواهد...
درون جنگل پاییز،
به دور از رنگ آدم ها؛
من و آواز توکاها...
من و یک رود،
من و یک کلبه ی پر دود،
من و چای و کتاب حافظ و خیام...
به دور از ننگ، به دور از نام...
چه غوغایی، چه بلوایی!
بسان برگ که از شاخه جدا گردد...
درون من پر از شورش، پر از فریاد!
درون جنگل پاییز...
دلم یک کلبه می خواهد؛
پُر از عشق و پٌر از جوشش...
دیدگاه ها (۱)

دستهایت را به من بدهکنار اولین جوانه ی یاسقنوت عشق می خوانمو...

مثل خرمالو‌ های رسیده حیاط مادربزرگ مثل عطر دارچین چای‌‌ های...

صدایم زدی و گوش هایم صدایت را دوست داشتند!صدای تو در جانم پی...

آدم وقتی جوان است ، به پیری جور دیگری فکر می‌کندفکر می‌کند پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط