مکـــــــن ای صبـــح طلوع
#مکـــــــن_ای_صبـــح_طلوع
دلم بسـان کودکی یتیم تب و تاب دارد و چشمانم از قطـرات اشک لبریز است.
امشب سادات یتیم میشوند و من ....
صدای اسبانشان را میشنوید....
گویی نعـل تازه به سم آنها زده اند آن هم برای تن پاک نوه ی پیغمــبر!!
آه مادر....
به سوزد دل #شیعیانت آن زمان که عباست پاهایش را بر روی زمین میکشید و از درد با اذن شما نوای برادر جان حسین را سر می داد
بــــــــــــس کنید نوحه خوانان !
بیش از این عباس را با نوحه هایتان زجر ندهید
آنقدر نگویید عمـو آب عمـو آب آنقدر نگویید سقای دشت کربلا ابالفضل....
جگرش پاره شده است از شدت سوختن حنجره ی طفــــــل رباب...
آه مــــــــــــادر....
دلم پرواز میخواهد
دلم پرکشیدن به هــوای بین الحـــــرمین میخواهد
دلم میخواهد هم نوای کودکان حسین فریاد بزنم بابا حســین.....
دلم میخواهد هم ردیف کودکان قافله کربلا از شامیان سنــــــــگ بخورم
دلم میخواهد همچون دخترکان پریشان در کربلا بر روی خـــارها و زمین داغ کربلا بــدوم....
دلم میخواه تمام درد هایشان را حس کنم! دلم میخواهد چون زینب کبـری بر محمل سربکوبم میخواهم فریاد بکشــم میخواهم بر صورت خود لطمــه بزنم و بگــــــــــویـــــــــــــــــم
#ای_وااااااای_حسین_را_کــشـــتند
گمان نمیکنم بند بند و کلمه به کلمه ای را که مینویسم کسی جز مادر درک کند....
نمیدانم اما دوسه روز است لابه لای کتابها غلط میزنم و مقتل میخوانم...
مقتل خوانده اید....؟!
وای از هجوم دشمنان...
وای از رقیه سه ساله...
وای از زینب کبری....
بیانش برایم سخت است....اصلا مغز کوچک من چه به درک واقعه عاشورا..؟؟؟
#مکن _ای_صبح_طلوع...
میخواهی طلوع کنی تا آتش زدن خیمه های حسین را به ما نشان دهی؟.!
میخواهی فریاد الأمان کودکان و دویدنشان بر روی خارهای زمین کربلا را به نشانمان دهی...؟!
آه #مادر
قلبم دارد از درد این مصیبت عظیم می ترکــد!!
میگویند رباب بعد از جریان عاشورا هیچ موقع در سایه ننشسته است و مدام در زیر آفتاب بوده است...
بیچاره رباب....
اما چه بگویم از شیر زن کربلا زینب کبــری...
وای از دل عمه ام #زینب...
وای از دل عمه ام #زینب....
تمام شیعیان فدای استقامت تو بانوی اعظم کربلا...
بانویی که به قدرت خدا علم لدنی داشت
چه بنویسم؟ ...برای که بنویسم؟ ...چگونه بنویسم...؟
آقای من ارباب من.....تمام این بچه های فضای مجازی یک آرزو دارند
عاشورا که نشد!!
اربعین ان شاءالله صحن حرمت حروله کنان بر سر و صورت زنان...وای حسین گویان..پای پیاده...
آخ #مادر
یعنی میشود؟؟؟
اشک چشمم بارشی بی منتهاست
ابتدایش « مشهد » است و انتهایش « کربلا »
#بانوے_سـبز
merina#
#یاعلی_علیـه_السلام
#یاحسـین_علیـه_السلام
#اللهم_العن_الجبت_و_طاغوت
صبح عاشورا دهم محرم ۱۴۳۷
دلم بسـان کودکی یتیم تب و تاب دارد و چشمانم از قطـرات اشک لبریز است.
امشب سادات یتیم میشوند و من ....
صدای اسبانشان را میشنوید....
گویی نعـل تازه به سم آنها زده اند آن هم برای تن پاک نوه ی پیغمــبر!!
آه مادر....
به سوزد دل #شیعیانت آن زمان که عباست پاهایش را بر روی زمین میکشید و از درد با اذن شما نوای برادر جان حسین را سر می داد
بــــــــــــس کنید نوحه خوانان !
بیش از این عباس را با نوحه هایتان زجر ندهید
آنقدر نگویید عمـو آب عمـو آب آنقدر نگویید سقای دشت کربلا ابالفضل....
جگرش پاره شده است از شدت سوختن حنجره ی طفــــــل رباب...
آه مــــــــــــادر....
دلم پرواز میخواهد
دلم پرکشیدن به هــوای بین الحـــــرمین میخواهد
دلم میخواهد هم نوای کودکان حسین فریاد بزنم بابا حســین.....
دلم میخواهد هم ردیف کودکان قافله کربلا از شامیان سنــــــــگ بخورم
دلم میخواهد همچون دخترکان پریشان در کربلا بر روی خـــارها و زمین داغ کربلا بــدوم....
دلم میخواه تمام درد هایشان را حس کنم! دلم میخواهد چون زینب کبـری بر محمل سربکوبم میخواهم فریاد بکشــم میخواهم بر صورت خود لطمــه بزنم و بگــــــــــویـــــــــــــــــم
#ای_وااااااای_حسین_را_کــشـــتند
گمان نمیکنم بند بند و کلمه به کلمه ای را که مینویسم کسی جز مادر درک کند....
نمیدانم اما دوسه روز است لابه لای کتابها غلط میزنم و مقتل میخوانم...
مقتل خوانده اید....؟!
وای از هجوم دشمنان...
وای از رقیه سه ساله...
وای از زینب کبری....
بیانش برایم سخت است....اصلا مغز کوچک من چه به درک واقعه عاشورا..؟؟؟
#مکن _ای_صبح_طلوع...
میخواهی طلوع کنی تا آتش زدن خیمه های حسین را به ما نشان دهی؟.!
میخواهی فریاد الأمان کودکان و دویدنشان بر روی خارهای زمین کربلا را به نشانمان دهی...؟!
آه #مادر
قلبم دارد از درد این مصیبت عظیم می ترکــد!!
میگویند رباب بعد از جریان عاشورا هیچ موقع در سایه ننشسته است و مدام در زیر آفتاب بوده است...
بیچاره رباب....
اما چه بگویم از شیر زن کربلا زینب کبــری...
وای از دل عمه ام #زینب...
وای از دل عمه ام #زینب....
تمام شیعیان فدای استقامت تو بانوی اعظم کربلا...
بانویی که به قدرت خدا علم لدنی داشت
چه بنویسم؟ ...برای که بنویسم؟ ...چگونه بنویسم...؟
آقای من ارباب من.....تمام این بچه های فضای مجازی یک آرزو دارند
عاشورا که نشد!!
اربعین ان شاءالله صحن حرمت حروله کنان بر سر و صورت زنان...وای حسین گویان..پای پیاده...
آخ #مادر
یعنی میشود؟؟؟
اشک چشمم بارشی بی منتهاست
ابتدایش « مشهد » است و انتهایش « کربلا »
#بانوے_سـبز
merina#
#یاعلی_علیـه_السلام
#یاحسـین_علیـه_السلام
#اللهم_العن_الجبت_و_طاغوت
صبح عاشورا دهم محرم ۱۴۳۷
۴.۰k
۰۱ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.