مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

وقتی شعری برای گفتن وبختی برای شکفتن نیست دفترم را میبند

وقتی شعری برای گفتن وبختی برای شکفتن نیست، دفترم را میبندم ومنتظر میشوم یک بار دیگر او مرا به خانه اش دعوت کند..
When.there.are.no.poems
To.be.written.and.said
and. Wait. For. another. Time
he. Invites. me. tohid. hom
دیدگاه ها (۱)

تلفن ها خاموشایمیل ها. بستهاما اوپیغامش را_برای همه_فرستاد،د...

خدایا به حق همین روز عزیزی منو واسطه کرده خودت از غم ودرد و ...

سرنوشت کی را باغم آیا می‌تواند نوشته شود؟گوی گاهی هجوم غم، گ...

😔💔

> Are you feeling okay now? > Why did you only see my anger...

پست ویورس جی ❤️‍🔥✨پست : I had a long, long night, immersed i...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط