مناظره هشام بن حکم رحمه الله با علمای اهل سنت عمری بر سر
مناظره هشام بن حکم رحمه الله با علمای اهل سنت عمری بر سر برتری امیر المومنین علیه السلام بر ابی بکر در حضور هارون عباسی لعنه الله
شیخ مفید رحمه الله روایت کرده است که عبد العظیم بن عبد الله نقل کرده است: هارون الرشید به جعفر بن یحیی برمکی گفت: دوست میدارم که سخن متکلمین را بی آنکه خود بدانند در حضور من میباشند بشنوم تا در مورد هر چیز که میخواهند به بحث و گفت و گو بپردازند. جعفر دستور داد متکلمین حاضر شوند و آنها هم در خانه او گرد آمدند. هارون نیز در گوشهای از مجلس قرار گرفت که بتواند سخنان آنان را بشنود و پردهای هم میان او و متکلمین آویزان کردند. متکلمین گرد آمده بودند و مجلس مالامال از جمعیت ایشان شده بود و همه در انتظار هشام بن حکم بودند که هشام وارد مجلس آنان شد در حالی که پیراهنی تا زانوان و شلواری تا نیمه ساق پا پوشیده بود. پس به تک تک افراد سلام داد ولی جعفر را هیچ به حساب نگذاشت [و با بیاعتنایی از کنار او گذشت]. یکی از آن متکلمین از هشام پرسید: چرا تو علی را بر ابو بکر برتری میدهی حال آنکه خداوند میفرماید: «یکی از آن دو به هنگامی که در غار بودند به همراه خویش میگفت: اندوهگین مباش، خدا با ماست» (سوره توبه، آیه ۴۰)؟ پس هشام گفت: مرا آگاه ساز که اندوه او در آن هنگام برای چه بوده است؛ برای خشنودی خدا بوده است یا برای خشنودی خدا نبوده است؟ آن فرد سکوت اختیار کرد. پس خود هشام گفت: اگر میپنداری که برای خشنودی خدا بوده است پس چرا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله او را از آن نهی کرد و فرمود: «اندوهگین مباش»؟ آیا او را از فرمانبرداری و خشنودی خدا نهی کرد؟ و اگر میپنداری که برای خشنودی خدا نبوده است پس چرا به چیزی که برای خشنودی خدا نبوده است افتخار میکنی حال آنکه تو خود این سخن خداوند متعال را در همان سوره میدانی که فرمود: «آنگاه خدا آرامش خویش را بر پیامبرش و بر مومنان فرو فرستاد» (سوره توبه، آیه ۲۶). شما روایت کردهاید که: «بهشت آرزومند چهار نفر است: علی بن ابی طالب علیهما السلام، مقداد بن اسود، عمار بن یاسر و ابی ذر غفاری» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشته شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «پشتیبانان اسلام چهار نفر بودند: «علی بن ابی طالب علیهما السلام، زبیر بن عوام، ابو دجانه انصاری و سلمان فارسی» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشت شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «به راستی قاریان، چهار نفر بودند: علی بن ابی طالب علیهما السلام، عبد الله بن مسعود، ابی بن کعب و زید بن ثابت» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشته شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «پاکان آسمانی چهار نفر بودند: علی بن ابی طالب، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشته شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «نیکان چهار نفر می باشند: علی بن ابی طالب، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کار گذاشته شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «شهیدان چهار نفر میباشند: علی بن ابی طالب، جعفر، حمزه و عبید بن حارث بن عبد المطلب علیهم السلام» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشته است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم.
راوی میگوید: هارون پرده را حرکت داد و جعفر هم دستور داد مردم بیرون روند و آنان نیز وحشتزده به بیرون شتافتند. هارون پا به مجلس گذاشت و گفت: این «ابن الفاعله» (دشنامی رکیک) کیست!؟ سوگند به خدا، تصمیم گرفتم او را به هلاکت رسانم و در آتش بسوزانم.
الاختصاص، تألیف شیخ مفید، صفحه ۹۶-۹۸، چاپ موسسه النشر الاسلامی
اسکن کتاب:
http://bit.ly/2DL3al6
#مناظرات_و_احتجاجات_اهل_بیت_و_شیعیان #کتاب_الاختصاص
شیخ مفید رحمه الله روایت کرده است که عبد العظیم بن عبد الله نقل کرده است: هارون الرشید به جعفر بن یحیی برمکی گفت: دوست میدارم که سخن متکلمین را بی آنکه خود بدانند در حضور من میباشند بشنوم تا در مورد هر چیز که میخواهند به بحث و گفت و گو بپردازند. جعفر دستور داد متکلمین حاضر شوند و آنها هم در خانه او گرد آمدند. هارون نیز در گوشهای از مجلس قرار گرفت که بتواند سخنان آنان را بشنود و پردهای هم میان او و متکلمین آویزان کردند. متکلمین گرد آمده بودند و مجلس مالامال از جمعیت ایشان شده بود و همه در انتظار هشام بن حکم بودند که هشام وارد مجلس آنان شد در حالی که پیراهنی تا زانوان و شلواری تا نیمه ساق پا پوشیده بود. پس به تک تک افراد سلام داد ولی جعفر را هیچ به حساب نگذاشت [و با بیاعتنایی از کنار او گذشت]. یکی از آن متکلمین از هشام پرسید: چرا تو علی را بر ابو بکر برتری میدهی حال آنکه خداوند میفرماید: «یکی از آن دو به هنگامی که در غار بودند به همراه خویش میگفت: اندوهگین مباش، خدا با ماست» (سوره توبه، آیه ۴۰)؟ پس هشام گفت: مرا آگاه ساز که اندوه او در آن هنگام برای چه بوده است؛ برای خشنودی خدا بوده است یا برای خشنودی خدا نبوده است؟ آن فرد سکوت اختیار کرد. پس خود هشام گفت: اگر میپنداری که برای خشنودی خدا بوده است پس چرا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله او را از آن نهی کرد و فرمود: «اندوهگین مباش»؟ آیا او را از فرمانبرداری و خشنودی خدا نهی کرد؟ و اگر میپنداری که برای خشنودی خدا نبوده است پس چرا به چیزی که برای خشنودی خدا نبوده است افتخار میکنی حال آنکه تو خود این سخن خداوند متعال را در همان سوره میدانی که فرمود: «آنگاه خدا آرامش خویش را بر پیامبرش و بر مومنان فرو فرستاد» (سوره توبه، آیه ۲۶). شما روایت کردهاید که: «بهشت آرزومند چهار نفر است: علی بن ابی طالب علیهما السلام، مقداد بن اسود، عمار بن یاسر و ابی ذر غفاری» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشته شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «پشتیبانان اسلام چهار نفر بودند: «علی بن ابی طالب علیهما السلام، زبیر بن عوام، ابو دجانه انصاری و سلمان فارسی» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشت شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «به راستی قاریان، چهار نفر بودند: علی بن ابی طالب علیهما السلام، عبد الله بن مسعود، ابی بن کعب و زید بن ثابت» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشته شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «پاکان آسمانی چهار نفر بودند: علی بن ابی طالب، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشته شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «نیکان چهار نفر می باشند: علی بن ابی طالب، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کار گذاشته شده است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم. شما روایت کردهاید که: «شهیدان چهار نفر میباشند: علی بن ابی طالب، جعفر، حمزه و عبید بن حارث بن عبد المطلب علیهم السلام» که امام ما با آن افراد دیگر در این فضیلت همراه است ولی امام شما از این فضیلت کنار گذاشته است. پس ما امام خویش را با این فضیلت برتر از امام شما میدانیم.
راوی میگوید: هارون پرده را حرکت داد و جعفر هم دستور داد مردم بیرون روند و آنان نیز وحشتزده به بیرون شتافتند. هارون پا به مجلس گذاشت و گفت: این «ابن الفاعله» (دشنامی رکیک) کیست!؟ سوگند به خدا، تصمیم گرفتم او را به هلاکت رسانم و در آتش بسوزانم.
الاختصاص، تألیف شیخ مفید، صفحه ۹۶-۹۸، چاپ موسسه النشر الاسلامی
اسکن کتاب:
http://bit.ly/2DL3al6
#مناظرات_و_احتجاجات_اهل_بیت_و_شیعیان #کتاب_الاختصاص
۲.۱k
۲۷ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.