انگار دلتنگ شدن ی بازیه که تو هر جوره باخت و دادی
وقتی دلت تنگه اونی که ارزوی دیدنش و داری میشه انگا فقط میخوای اون موقع دنیا داغون شه رو سرت ولی ببینیش، انگار بجز دیدنش دیگه هیچی خوشحالت نمیکنه انگا از یه جا به بعد عاشقی، دیگه حالش به حالت بستگی داره و تو جوری مجنون اون میشی که نمیتونی یه روزم به اون فکر نکنی انگار دیگه بدون دیدن عکساش و حرف زدن باهاش بغض تو گلوت اروم نمیشه و نمیتونی قورتش بدی انگار تا وقتی نگاش نکنی ارامش نداری بهش فکر میکنی و فکر میکنی از یجایی به بعدم گریه و گریه و گریه حرف زدن با عکساش و فکر کردن بهش میشه کل کاری که تو تو طول روز انجام میدی
نمیدونم؛
شده دلتنگ شوی چاره نیابی جز اشک؟؛
من به این چاره ی بیچاره دچارم هرشب:)
# محمد محبی
#حالا که جان ما شده ای احتیاط کن
#خودم نوشتم
#محمد
#ادیت خودم
نمیدونم؛
شده دلتنگ شوی چاره نیابی جز اشک؟؛
من به این چاره ی بیچاره دچارم هرشب:)
# محمد محبی
#حالا که جان ما شده ای احتیاط کن
#خودم نوشتم
#محمد
#ادیت خودم
- ۲۳.۷k
- ۲۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط