ادامه ۴ روز قبل
ادامه ۴ روز قبل
+:شب بود رفتم بیرون با خانوادم دعوه کرده بودم.
+:تو کجا؟
=:کلوپ چون خسارت ناشی از یه شامو ت خونه نمیتونم درست کنیم
+:خوبه با ماشین خودت میری
=:آبجی(لیا)میخوام به بیگوم بگم که خواهرم یه قدح بیشتر خوردم.چرا کشش میدی؟یالا تا سرم هوار نشده بریم.
+:تو داری از زنت حرف میزنی متوجهی یا نه ؟یکم ادب داشته باش
زن شوگا ز.ش
ز.ش:شوگا
=:ابجی منتطرم باش الان میام
ز.ش:بازم داری کجا میری شوگا ببین من دیگه خسته شدم،واقعا از اینکه همش مامانت به پر و پام بپیچه و ت این خونه ی بزرگ تنها باشم خیلی سخته
=:بزارم خواهرم ناراحت باشه؟برادر و خواهر میخوایم درد و دل کنیم یکی دو تا قدح یه چیزی میخوریم باشه؟بعدش سریع برمیگردم
+:عالارم گوشیم خورد صبح شده بود پا شدم،برا خودم قهوه دم کردم،بعد لباس های مناسب پوشیدم برا وزرش صبگاهی(تو خودم میگفتم)هر چه زود تر باید عمل بشم ،زمان داره بر علیهم پیش میره ،در خونه خورد.
دوستم یا همون دکتر اومده بود
دکتر :یالا حاضر شو میریم صبحانه بخوریم
+:اون از کجا در اومد؟من هیچ جا نمیتونم برم باید برم سر کارم کارهای زیادی روی هم جمع سدن
دکتر:عزیزم تو یکی از صاحبین این شرکتی متوجهی چی دارم میگم؟یعنی یه صبحانه رو میتونی بری
+:این کارا این توری پیش نمیره
دکتر:من اینطوری و اونطوری سرم نمیشه تمام وقت مریضامو عقب انداختم به این صبحانه برم
پارت ۵
به کسی اعتماد نکن
#فیک
+:شب بود رفتم بیرون با خانوادم دعوه کرده بودم.
+:تو کجا؟
=:کلوپ چون خسارت ناشی از یه شامو ت خونه نمیتونم درست کنیم
+:خوبه با ماشین خودت میری
=:آبجی(لیا)میخوام به بیگوم بگم که خواهرم یه قدح بیشتر خوردم.چرا کشش میدی؟یالا تا سرم هوار نشده بریم.
+:تو داری از زنت حرف میزنی متوجهی یا نه ؟یکم ادب داشته باش
زن شوگا ز.ش
ز.ش:شوگا
=:ابجی منتطرم باش الان میام
ز.ش:بازم داری کجا میری شوگا ببین من دیگه خسته شدم،واقعا از اینکه همش مامانت به پر و پام بپیچه و ت این خونه ی بزرگ تنها باشم خیلی سخته
=:بزارم خواهرم ناراحت باشه؟برادر و خواهر میخوایم درد و دل کنیم یکی دو تا قدح یه چیزی میخوریم باشه؟بعدش سریع برمیگردم
+:عالارم گوشیم خورد صبح شده بود پا شدم،برا خودم قهوه دم کردم،بعد لباس های مناسب پوشیدم برا وزرش صبگاهی(تو خودم میگفتم)هر چه زود تر باید عمل بشم ،زمان داره بر علیهم پیش میره ،در خونه خورد.
دوستم یا همون دکتر اومده بود
دکتر :یالا حاضر شو میریم صبحانه بخوریم
+:اون از کجا در اومد؟من هیچ جا نمیتونم برم باید برم سر کارم کارهای زیادی روی هم جمع سدن
دکتر:عزیزم تو یکی از صاحبین این شرکتی متوجهی چی دارم میگم؟یعنی یه صبحانه رو میتونی بری
+:این کارا این توری پیش نمیره
دکتر:من اینطوری و اونطوری سرم نمیشه تمام وقت مریضامو عقب انداختم به این صبحانه برم
پارت ۵
به کسی اعتماد نکن
#فیک
۳.۰k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.