صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام


‌صد فصل #بهار آید و بیرون نَنهم گام

ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم

#وحشی_بافقی
دیدگاه ها (۳)

"برایم حرمت داری"آنقدرکه وقتی یادت میفتمواژه ها دست به سینهب...

با چه شوقی بنویسم که #بهار آمده استفصل تا فصل ِ جهان بعد ِ ت...

شکوفه دادنم را می‌بینی؟#تو_بهاریمن همان درخت پر از شکوفههربا...

گفتم این #عید به دیدار خودم هم بروم؛دلم از دیدن این آینهترسی...

فرشتگان به حال منو تو می خندند !!!!

اونجا که شاملو میگه:آیدا تو بهار منی و من خاك و مزرعه‌ام !با...

...لبخندهای تو،شبیه آخرین نور خورشید است در یک عصر پاییزی؛گر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط