گوش کن باز کسی بین دعا گفت حرم

#

گوش کن باز کسی بین دعا گفت حرم
ناامید ازهمه و از همه جا گفت حرم

توی آیینه سر و وضع خودش را تا دید
گله ای کرد از این حال و هوا گفت حرم

شاه را کرد تجسم و به پایش افتاد
مثل هر بار فقط باز گدا گفت حرم

او مریض است مریض غم بین الحرمین
شصت و نه بار به لب بهر شفا گفت حرم

و نمازی که به یاد حرمت میشکند
بس که در رکعت خود جای دعا گفت حرم

او همان است که پامنبری و سینه زن است
او همان است که در هروله ها گفت حرم

دل به دریا زده و بار سفر را بسته
با تعجب پدرش گفت کجا گفت حرم
دیدگاه ها (۳)

روزی رسد که به جرم جنون عشق،مارا به کربلای تو تبعید میکنند.....

بسم رب الحسین..بادست کوچکش گره ها باز می کندطفل ســه ساله یس...

هر سحر بعد نمازم یا حسین سر می دهممرغ دل را به هوای حرمت پر ...

...حسین(ع) جان...هرچه پٌل... پشت سرم هست...خرابش بِنَما...تا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط