به ما میگویند "زنان فرا آشپزخانه ای".
به ما میگویند "زنان فرا آشپزخانه ای".
ما دربند و اسیر غذای جسم نیستیم… ما اهل غذای روحیم.
کتاب زیاد میخوانیم. فیلم های ناب و درجه یک می بینیم. متن شعر موسیقی را می شنویم. ما همواره به دنبال آموختنیم.
ما سفر را به مهمانی، کتاب خواندن را به دیدن سریال، گوش سپردن به موسیقی را به حرف زدن با تلفن، ورزش را به ولع غذا خوردن ترجیح میدهیم.
ما با سازی که دلمان می نوازد می رقصیم. شادیم و از زندگی لذت میبریم.
ما عمرمان را برای پختن مرصع پلوی چند رنگ در آشپزخانه سیاه و مویمان را برای درست کردن آخرین دسر سال و چیدمان به روزترین میز دنیا سپید نمی کنیم و برای شنیدن تعریف و تحسین زنان فامیل تن به خودکشی نمی دهیم.
ما مهمانی های دورهمی را برای غیبت کردن پشت سر فامیل شوهر و حدس زدن پایان سریال های ترکیه ای برگزار نمی کنیم. ما ولع غیبت کردن نداریم و اصراری به درآوردن چشم زنان فامیل با مهمانی دادن و نمایش دادن خودمان نداریم.
ما جراحی زیبایی نمی کنیم چراکه باور داریم یک زن در معنای واقعی زن زیباست. ما برای دل خودمان و نشاط روحمان خود را می آراییم. چه با یک ماتیک قرمز آتشین چه با یک شاخه گل چیده شده از اولین درختچه ی سبز شده سر راهمان.
ما به تناسب اندام، نشاط روح، چهره ی خندان و ظاهری آراسته معتقدیم. ما "زنان فرا آشپزخانه ای" از آراستن خود لذت میبریم. چراکه معتقدیم ما را به ذات زیبا پسندمان در ازل متصل می کند.
ما همیشه برای رفتن به کنسرت، سینما، سالن های ورزش، استخر و پیاده روی و از همه مهمتر برای خرید کتاب وقت و حوصله و انرژی و پس انداز ذخیره شده داریم.
ما همیشه وقتمان را صرف رسیدن به خودمان، روحمان، شادابی مان، طراوت و جوانی مان میکنیم.
بهترین و شادترین لحظاتمان را با همسرمان می گذرانیم. تفریح های دونفره را به هر خوشگذرانی دیگری ترجیح می دهیم. چمدان های ما همیشه بسته و آماده ی سفر است.
در رستوران و کافه با دوستان مان قرار می گذاریم و از سفارش خوردنی های جور واجور و حرف زدن راجع به آخرین سفرمان، آخرین کتابی که خوانده ایم، آخرین فیلمی که دیده ایم و جالب ترین آدم هایی که اخیراً ملاقات کرده ایم لذت می بریم.
ما عاشق خندیدن و گریه کردنیم. ما احساساتمان را همانگونه که باید بیان می کنیم. ما اشک شوق می ریزیم، احساساتی می شویم، قربان صدقه می رویم و دلتنگ می شویم. عصبانی می شویم، فریاد می زنیم. آرام می شویم.
ما "زنان فرا آشپزخانه ای" دشمن قسم خورده ی همه ی مردان روی کره ی زمین نیستیم. چراکه مردان را اهریمن نمی پنداریم و برایشان احترام قائلیم.
ما "زنان فرا آشپزخانه ای" معتقدیم که همه ی ما اول انسانیم بعد زنیم یا مرد، ما برای انسان بودن خود ارزش قائلیم. ما در تعاریف از پیش تعیین شده زن بودن نمی گنجیم. زنانی هستیم برآمده از عمق وجود زن. ما آزادیم و عمیقاً زندگی میکنیم. از آزادی خود لذت می بریم. ما فارغ از حسرت ها و گره های کور تعریف شده برای زنانیم...
دکتر زهرا کمال آرا
ما دربند و اسیر غذای جسم نیستیم… ما اهل غذای روحیم.
کتاب زیاد میخوانیم. فیلم های ناب و درجه یک می بینیم. متن شعر موسیقی را می شنویم. ما همواره به دنبال آموختنیم.
ما سفر را به مهمانی، کتاب خواندن را به دیدن سریال، گوش سپردن به موسیقی را به حرف زدن با تلفن، ورزش را به ولع غذا خوردن ترجیح میدهیم.
ما با سازی که دلمان می نوازد می رقصیم. شادیم و از زندگی لذت میبریم.
ما عمرمان را برای پختن مرصع پلوی چند رنگ در آشپزخانه سیاه و مویمان را برای درست کردن آخرین دسر سال و چیدمان به روزترین میز دنیا سپید نمی کنیم و برای شنیدن تعریف و تحسین زنان فامیل تن به خودکشی نمی دهیم.
ما مهمانی های دورهمی را برای غیبت کردن پشت سر فامیل شوهر و حدس زدن پایان سریال های ترکیه ای برگزار نمی کنیم. ما ولع غیبت کردن نداریم و اصراری به درآوردن چشم زنان فامیل با مهمانی دادن و نمایش دادن خودمان نداریم.
ما جراحی زیبایی نمی کنیم چراکه باور داریم یک زن در معنای واقعی زن زیباست. ما برای دل خودمان و نشاط روحمان خود را می آراییم. چه با یک ماتیک قرمز آتشین چه با یک شاخه گل چیده شده از اولین درختچه ی سبز شده سر راهمان.
ما به تناسب اندام، نشاط روح، چهره ی خندان و ظاهری آراسته معتقدیم. ما "زنان فرا آشپزخانه ای" از آراستن خود لذت میبریم. چراکه معتقدیم ما را به ذات زیبا پسندمان در ازل متصل می کند.
ما همیشه برای رفتن به کنسرت، سینما، سالن های ورزش، استخر و پیاده روی و از همه مهمتر برای خرید کتاب وقت و حوصله و انرژی و پس انداز ذخیره شده داریم.
ما همیشه وقتمان را صرف رسیدن به خودمان، روحمان، شادابی مان، طراوت و جوانی مان میکنیم.
بهترین و شادترین لحظاتمان را با همسرمان می گذرانیم. تفریح های دونفره را به هر خوشگذرانی دیگری ترجیح می دهیم. چمدان های ما همیشه بسته و آماده ی سفر است.
در رستوران و کافه با دوستان مان قرار می گذاریم و از سفارش خوردنی های جور واجور و حرف زدن راجع به آخرین سفرمان، آخرین کتابی که خوانده ایم، آخرین فیلمی که دیده ایم و جالب ترین آدم هایی که اخیراً ملاقات کرده ایم لذت می بریم.
ما عاشق خندیدن و گریه کردنیم. ما احساساتمان را همانگونه که باید بیان می کنیم. ما اشک شوق می ریزیم، احساساتی می شویم، قربان صدقه می رویم و دلتنگ می شویم. عصبانی می شویم، فریاد می زنیم. آرام می شویم.
ما "زنان فرا آشپزخانه ای" دشمن قسم خورده ی همه ی مردان روی کره ی زمین نیستیم. چراکه مردان را اهریمن نمی پنداریم و برایشان احترام قائلیم.
ما "زنان فرا آشپزخانه ای" معتقدیم که همه ی ما اول انسانیم بعد زنیم یا مرد، ما برای انسان بودن خود ارزش قائلیم. ما در تعاریف از پیش تعیین شده زن بودن نمی گنجیم. زنانی هستیم برآمده از عمق وجود زن. ما آزادیم و عمیقاً زندگی میکنیم. از آزادی خود لذت می بریم. ما فارغ از حسرت ها و گره های کور تعریف شده برای زنانیم...
دکتر زهرا کمال آرا
۶.۸k
۱۸ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.