❤طنز اکسویی❤
❤طنز اکسویی❤
بکهیون : سوهو من زن این چانیول نمی شم!
سوهو : چرا ؟ مگه این چانیول چه عیبی داره؟
بکهیون : به جهنم اعتقاد نداره
سوهو : تو باهاش ازدواج کن،یه ماه بعد خودش میاد میگه اعتقاد پیدا کردم اگه اعتقاد پیدا نکرد خودم طلاقتو میگیرم
#exo_funny
لوهان
سر جلسه امتحانات پایان ترم
(خخخخخخ)تو حیاط
(واااای❤•❤)پیدا کردن شماره صندلی
(خخخخخخ)قبل از تحویل برگه پاسخ
(هههه)قبل از دیدن سوالات
(او یس خخخخ)روحیه دادن به خود
(هااااo.O)دیدن سوالات
(^^️)دیدن مراقب
(¤•¤)در حال تفکر
(هومممم)فشار آوردن به مغزش
(>•<)پشت سر مراقب
(^•^)وقتی مراقب دیدش
(هاهاهه)تقلب گرفتن
(هووووف)ناامیدی از همه سوالات
(هق هق)لحظات آخر امتحان
بعد از امتحان(عررررر)
حالا بکهیون و چانیول
(خخخخخخ)توحیاط
(خخخخخ)پیدا کردن شماره صندلی
(خخخخخخ)قبل از تحویل برگه سوال
(خخخخخ)قبل از دیدن سوالات
(خخخخخ)روحیه دادن به خود
(خخخخخخ)دیدن سوالات
(خخخخخخ)دیدن مراقب
(خخخخخخ)درحال تفکر
(خخخخخخخخ)فشار آوردن به مغزش
(خخخخخخخخ)پشت سر مراقب
(خخخخخخ)وقتی مراقب دیدش
(خخخخخخخ)تقلب گرفتن
(خخخخخخ)ناامیدی از همه سوالات
(خخخخخخ)لحظات آخر امتحان
(خخخخخخ)بعد امتحان
#exo_funny
کای : ﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ دختره ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ببخشید ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺪ؟!
یه پوزخند زدمو یه کام محکم از سیگار گرفتم با یه صدای خسته گُفتم :ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ…
ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﺑﺒﺮﻡ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ…
کای : هیچی دیگه نابود شدم… میفهمید؟ نابود ترجیح میدادم دی او با چشماش اونجور نگام کنه ولی اینجور ضایع نشم
#exo_funny
ولنتاین همتونوblockمیکنم
حوصله ندارم بیاین بگید:
منوعشقم
منوخرسم
منوگاوم
منوخرم
منوشکلاتام
منویه عالمه کادو
منودرد
منومرض
چیزی نیست سهونه باز لوهان نیستش به بقیه حسودیش میشه
#exo_funny
کریس : روزی شخصی با شتر در حال مسافرت بود که شتر او را انداخت زمین و رفت
بکهیون و چانیول : بعدش چی شد ؟!
کریس : بقیشو حال ندارم بگم ولی نتیجش اینه سیگار نکشید....
شخص:o. O
شتر:+_+
سیگار:o. o
چانیول¤_¤
بکهیون•_•
لی سومان:-_-
کریس:^^
#exo_funny
لوهان به سهون میگه واسه شام
چی خریدی ؟؟
سهون: میگه کوفت ، زهر مار ، سنگ !
لوهان ؛ خوب کاری کردی
کریس واسه شام داره میاد اینجا !!!
#exo_funny
روزی کیونگسو تصمیم گرفت تمام مشکلات خود را به دریا بسپارد
اما..!!!
هرکاری کرد چانیول و بکهیون سوار قایق نشدند...!
#exo_funny
چانیول : داشتم درس میخوندم یهو چن یکی از جزوه هامو برداشت
بهش گفتم : کجااااااااااااااااااااااا میبریش جزومو
گفت: زر نزن بابا تو که بخون نیستی بزار پنجره رو پاک کنم
چانیول : هیچی دیگه دیدم حرفش خیلی منطقیه گفتم خوب پاک کن پس
#exo_funny
کریس پشت فرمون بود چراغ سبز شد نرفت ، زرد شد نرفت ، قرمز شد نرفت
افسره رفت پیشش گفت : اقا شرمنده ما همین سه رنگ و داریم
پسندتون نشد؟چرا نمیرید ؟!
کریس: این رنگا ایز نات مای استایل هروقت چراغ فسفری شد میرم
هیچی دیگه گفته شده به خاطر ترافیکه زیادی که کریس ایجاد کرده از اون تاریخ به بعد به رنگای چراغ راهنما فسفریم اضافه شده
#exo_funny
#exo
بکهیون : سوهو من زن این چانیول نمی شم!
سوهو : چرا ؟ مگه این چانیول چه عیبی داره؟
بکهیون : به جهنم اعتقاد نداره
سوهو : تو باهاش ازدواج کن،یه ماه بعد خودش میاد میگه اعتقاد پیدا کردم اگه اعتقاد پیدا نکرد خودم طلاقتو میگیرم
#exo_funny
لوهان
سر جلسه امتحانات پایان ترم
(خخخخخخ)تو حیاط
(واااای❤•❤)پیدا کردن شماره صندلی
(خخخخخخ)قبل از تحویل برگه پاسخ
(هههه)قبل از دیدن سوالات
(او یس خخخخ)روحیه دادن به خود
(هااااo.O)دیدن سوالات
(^^️)دیدن مراقب
(¤•¤)در حال تفکر
(هومممم)فشار آوردن به مغزش
(>•<)پشت سر مراقب
(^•^)وقتی مراقب دیدش
(هاهاهه)تقلب گرفتن
(هووووف)ناامیدی از همه سوالات
(هق هق)لحظات آخر امتحان
بعد از امتحان(عررررر)
حالا بکهیون و چانیول
(خخخخخخ)توحیاط
(خخخخخ)پیدا کردن شماره صندلی
(خخخخخخ)قبل از تحویل برگه سوال
(خخخخخ)قبل از دیدن سوالات
(خخخخخ)روحیه دادن به خود
(خخخخخخ)دیدن سوالات
(خخخخخخ)دیدن مراقب
(خخخخخخ)درحال تفکر
(خخخخخخخخ)فشار آوردن به مغزش
(خخخخخخخخ)پشت سر مراقب
(خخخخخخ)وقتی مراقب دیدش
(خخخخخخخ)تقلب گرفتن
(خخخخخخ)ناامیدی از همه سوالات
(خخخخخخ)لحظات آخر امتحان
(خخخخخخ)بعد امتحان
#exo_funny
کای : ﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ دختره ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ببخشید ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺪ؟!
یه پوزخند زدمو یه کام محکم از سیگار گرفتم با یه صدای خسته گُفتم :ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ…
ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﺑﺒﺮﻡ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ…
کای : هیچی دیگه نابود شدم… میفهمید؟ نابود ترجیح میدادم دی او با چشماش اونجور نگام کنه ولی اینجور ضایع نشم
#exo_funny
ولنتاین همتونوblockمیکنم
حوصله ندارم بیاین بگید:
منوعشقم
منوخرسم
منوگاوم
منوخرم
منوشکلاتام
منویه عالمه کادو
منودرد
منومرض
چیزی نیست سهونه باز لوهان نیستش به بقیه حسودیش میشه
#exo_funny
کریس : روزی شخصی با شتر در حال مسافرت بود که شتر او را انداخت زمین و رفت
بکهیون و چانیول : بعدش چی شد ؟!
کریس : بقیشو حال ندارم بگم ولی نتیجش اینه سیگار نکشید....
شخص:o. O
شتر:+_+
سیگار:o. o
چانیول¤_¤
بکهیون•_•
لی سومان:-_-
کریس:^^
#exo_funny
لوهان به سهون میگه واسه شام
چی خریدی ؟؟
سهون: میگه کوفت ، زهر مار ، سنگ !
لوهان ؛ خوب کاری کردی
کریس واسه شام داره میاد اینجا !!!
#exo_funny
روزی کیونگسو تصمیم گرفت تمام مشکلات خود را به دریا بسپارد
اما..!!!
هرکاری کرد چانیول و بکهیون سوار قایق نشدند...!
#exo_funny
چانیول : داشتم درس میخوندم یهو چن یکی از جزوه هامو برداشت
بهش گفتم : کجااااااااااااااااااااااا میبریش جزومو
گفت: زر نزن بابا تو که بخون نیستی بزار پنجره رو پاک کنم
چانیول : هیچی دیگه دیدم حرفش خیلی منطقیه گفتم خوب پاک کن پس
#exo_funny
کریس پشت فرمون بود چراغ سبز شد نرفت ، زرد شد نرفت ، قرمز شد نرفت
افسره رفت پیشش گفت : اقا شرمنده ما همین سه رنگ و داریم
پسندتون نشد؟چرا نمیرید ؟!
کریس: این رنگا ایز نات مای استایل هروقت چراغ فسفری شد میرم
هیچی دیگه گفته شده به خاطر ترافیکه زیادی که کریس ایجاد کرده از اون تاریخ به بعد به رنگای چراغ راهنما فسفریم اضافه شده
#exo_funny
#exo
۱۷.۳k
۱۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.