بریز ای نم نم باران دلم خون شد ز تنهایی

بریز ای نم نم باران دلم خون شد ز تنهایی
اسیر دردم ای باران چرا دردم نمی کاهی ؟
ببار ای قطره ی مرهم ، زبانم تشنگی دارد
به این دل خسته عاشق که او هم عالمی دارد
دیدگاه ها (۳)

بــــــــــه همــــــــــین بغض لعنتــــــــــی قسم ...نــــ...

هــــــــــوایت که به ســــــــــرم میزند .....نفســــــــــ...

هنوز هم وقتی باران می آید تنم را به قطرات باران می سپارم … ...

باران از راه رسید ، عشق را دوباره در مزرعه ی خالی تنم پروران...

دعای باراندر لهجه‌ای از اشراق و حضورای باران،ای ذکرِ نامکشوف...

دعا.باران.دعای باراندر لهجه‌ای از اشراق و حضورای باران،ای ذک...

سلطان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط