روشنایی پس از تاریکی
روشنایی پس از تاریکی
پارت 20
*اجازه میدی میسو رو ببرم بیرون؟
+اوم باشه ولی خییییلی مواظبش باش
*باوشه خداپیص(با لحن کیوت)
+ای کیوت خر خدافظ(با خنده)
لباسای میسو رو تنش کردم و خودمم اماده شدم و سوئيچ بی ام دبلیوم رو برداشتم و با میسو به سمت بستنی فروشی رفتم
(علامت میسو:$)
$مامانی لفن منم بیااااام(بچگونه)
*نه قشنگم مامانی میره برات بستنی شکلاتی میخره و میاد باشه؟
$باوجه(گایز خودتون بفهید که حرف های میسو همه بچگونه و کیوت هستش)
*زود میام
رفتم و داشتم بستنی به دست برمیگشتم که دیدم چند تا ادم یه جا جمع شدن رفتم نزدیکتر و دیدم میسو رو زمینه
ویو میسو
بذال بلم ببینم مامانم توجاست (کجاست منظورشه😂)
داشتم از تو خیابون لد میسدم که یه دفه بوق زد و یه نول سفید اومد بعد دیگه هیچی ندیدم
*میسووووو قشنگمم کمک کنید زنگ بزنید اورژانسسس(با داد)
یکی زنگ زد امبولانس اصلن حالم خوب نبود من نتونستم مواظب میسو باشم من مادر بدیم تهیونگ حتما میکشتم
فلش بک به بیمارستان
*دکتر حال دخترم خو...
که یدفعه تهیونگ با عجله اومد
+حال میسو خوبه اقای دکتر(با نگرانی و نفس نفس)
دکتر گفت :خوبن فقط یه شکستگی کوچیک بوده بلا به دور
+فقط اتاق میسو کجاست؟
دکتر:اتاق شماره 230 اما فعلا خواب هستن
+ممنون
*تهیونگ بخدا من تقصیری ندارم من رفتم بستنی بخرم به میسو گفتم تو ماشین منتظرم بمونه اونم گفت باشه که وقتی برگشتم دیدم میسو پخش زمینه... من خیلی مامان بدیم(با بغض)
+ببین ا/ت میدونم تقصیر تو نیس اروم باش میبینی که حال میسو خوبه ببین!(با لحن دلگرم کننده)
_________________&_______________
شرطا نرسیده بود ولی گذاشتم
شرطا:6 تا لایک 4 تا کام
بای🗿💜
پارت 20
*اجازه میدی میسو رو ببرم بیرون؟
+اوم باشه ولی خییییلی مواظبش باش
*باوشه خداپیص(با لحن کیوت)
+ای کیوت خر خدافظ(با خنده)
لباسای میسو رو تنش کردم و خودمم اماده شدم و سوئيچ بی ام دبلیوم رو برداشتم و با میسو به سمت بستنی فروشی رفتم
(علامت میسو:$)
$مامانی لفن منم بیااااام(بچگونه)
*نه قشنگم مامانی میره برات بستنی شکلاتی میخره و میاد باشه؟
$باوجه(گایز خودتون بفهید که حرف های میسو همه بچگونه و کیوت هستش)
*زود میام
رفتم و داشتم بستنی به دست برمیگشتم که دیدم چند تا ادم یه جا جمع شدن رفتم نزدیکتر و دیدم میسو رو زمینه
ویو میسو
بذال بلم ببینم مامانم توجاست (کجاست منظورشه😂)
داشتم از تو خیابون لد میسدم که یه دفه بوق زد و یه نول سفید اومد بعد دیگه هیچی ندیدم
*میسووووو قشنگمم کمک کنید زنگ بزنید اورژانسسس(با داد)
یکی زنگ زد امبولانس اصلن حالم خوب نبود من نتونستم مواظب میسو باشم من مادر بدیم تهیونگ حتما میکشتم
فلش بک به بیمارستان
*دکتر حال دخترم خو...
که یدفعه تهیونگ با عجله اومد
+حال میسو خوبه اقای دکتر(با نگرانی و نفس نفس)
دکتر گفت :خوبن فقط یه شکستگی کوچیک بوده بلا به دور
+فقط اتاق میسو کجاست؟
دکتر:اتاق شماره 230 اما فعلا خواب هستن
+ممنون
*تهیونگ بخدا من تقصیری ندارم من رفتم بستنی بخرم به میسو گفتم تو ماشین منتظرم بمونه اونم گفت باشه که وقتی برگشتم دیدم میسو پخش زمینه... من خیلی مامان بدیم(با بغض)
+ببین ا/ت میدونم تقصیر تو نیس اروم باش میبینی که حال میسو خوبه ببین!(با لحن دلگرم کننده)
_________________&_______________
شرطا نرسیده بود ولی گذاشتم
شرطا:6 تا لایک 4 تا کام
بای🗿💜
۴.۹k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.