شیرین تر از آنی که تو را قند بنامم
شیرین تر از آنی که تو را قند بنامم
بگذار تو را دلبر دلبند بنامم
لبخند تو را دیدم وگفتم که لبت را
باید عسل ناب دماوند بنامم
از راه بدر برده مرا چشم سیاهت
او را پس از این کاهش هنرمند بنامم
دست ودلمان را که به هم دوخته بگذار
مژگان تو را بانی پیوند بنامم
پشت سر مجنون بگذارید خودم را
دیوانه ی زنجیری این بند بنامم
بگذار که تا فرصت دادوستدی هست
این عشق تو را آیت لبخند بنامم🌹
بگذار تو را دلبر دلبند بنامم
لبخند تو را دیدم وگفتم که لبت را
باید عسل ناب دماوند بنامم
از راه بدر برده مرا چشم سیاهت
او را پس از این کاهش هنرمند بنامم
دست ودلمان را که به هم دوخته بگذار
مژگان تو را بانی پیوند بنامم
پشت سر مجنون بگذارید خودم را
دیوانه ی زنجیری این بند بنامم
بگذار که تا فرصت دادوستدی هست
این عشق تو را آیت لبخند بنامم🌹
۷.۶k
۱۸ آبان ۱۴۰۰