"سـنـاریـو مـایـکـیـے"

تـکـ پـارتـی مـایـکـیـے

(شما دوست صمیمی اما هستین برای همین مایکی شمارو میشناسه)

*خواب بودین که با صدای زنگ گوشیتون بیدار شدین*
*تلفنو جواب دادین*
ا/ت=الو*با صدای خواب الود*
مایکی=عاا...ا/ت-چان خواب بودین؟
ا/ت=*خمیازه*شاید
مایکی=خبب ساعت ۶ اماده باش میام دنبالتت بای بای
ا/ت=واستا کجا_...
مایکی=*تلفون قطع کرد*
ا/ت=تلفونووو رووو مننن قطعع‌ میکنیی پاداصگگگگـ___ واییی ساعت ۵ یک ساعت وقت دارممم حاظرر شمم
*درحالی که داشت به سمت حمام میدوید خورد زمین*
ا/ت=عالییهه منطقیههه
*دوباره بلند شد و رفت توی حمام*
وقتی‌ صابونو دستش گرفته بود صابون لیز خورد رفت تو چاه حمام
ا/ت=*داد*نههههه خدایااااا من چراا انقدر خوش شانسم به به
*دوش حموم کنده شد افتاد رو کله ا/ت*
ا/ت=*جیغ از روی اعصبانیت*
*چند مین بعد*
ا/ت=*از حموم برون اومد و وقتی داشت لباسشو‌میپوشید فهمید یه گوشه لباسش پاره شده*
ا/ت=منن عاشقق شانسی هستم که دارمم به به
*لباس دیگه پوشید و ارایش کرد*
ا/ت=اخیششش بلخرهه تونستمم حاظر شممم T~T
*زنگ خونه ا/ت خورد*
ا/ت=*درو باز کرد*
مایکی=هایی ا/ت-چانن *مایکی داشت با ذوق به شما نگاه میکرد*
مایکی=واییی چه خوشگل شدی ا/ت-چان*لبخند میزنه*
ا/ت=*یکم قرمز میشه*اوه...ممنونم توهم خوشگل شدی..
مایکی=سوار شوو بریم ^^
ا/ت=*سوار موتور مایکی شد*
بعد چند مین رسیدین به یه سردخونه

لیمو=واتتت سردخونهه چیهه کی اینوو نوشتهه
ヾ( ・`⌓´・)ノ゙
پشت صحنه=اشتباه تایپیی بود الان درستش میکنم !_!

*بعد چند مین رسیدین به یه کافه*
ا/ت=واوو چه خوشگله اینجا!
مایکی=بیا بریم‌ تو
*با مایکی وارد کافه شدین و روی یک میز نشستید*
گارسون=چی سفارش میدین؟
مایکی=من ---- میخوام (مثلا سفارش داد دیگه "-")
ا/ت=منم یه چیزکیک میخوام
.
.
.
* سکوت وحشتناکی بین مایکی و ا/ت بود که ا/ت سکوت رو شکوند*
ا/ت=ام...میگم مایکی_کون چرا امروز‌ تصمیم گرفتین با من بیاید اینجا؟
مایکی=خب میخواستم یه چیز مهمو بهت بگم!...
گارسون=سفارشتون
*سفارش هارو روی میز گذاشت و رفت*
مایکی=حلا دیر نمیشه ا/ت بعد بهت میگم!
*چند مین بعد*
ا/ت=*اخرین تیکه چیز کیک رو تو دهنش گذاشت و خوردش*
ا/ت=خب..مایکی-کون چیز مهمی که میخواستین بگین چی بود؟
مایکی=خب...
*مایکی کمی سرخ شده بود و عرق سرد از روی پیشونیش پایین میومد معلوم بود استرس داره*
مایکی=ا/ت-چان...*مایکی دیگه لبخند نمیزد و یجورایی جدی شده بود*
*ا/ت که از حرکات مایکی و مدل صحبت کردنش تعجب کرده بود پرسید*
ا/ت=مایکی-کون چی شده؟ بنظر مضطرب میای
مایکی=ا/ت-چان..خب راستش..م..من
ا/ت=ام...دارم نگران‌ میشم چی شده مایکی-کون؟
مایکی=ا/ت-چان..من بهتت علاقه دارم..
ا/ت=...واتت واستاا چییی
مایکی=درسته ا/ت-چان...من بهت علاقه دارم...خودمم اولش شک داشتم..ولی هروقت تو رو میبینم یه حسه عجیبی بهم دست میده...میدونم ممکنه عجیب بنظر بیاد..ولی...بهت علاقه دارم
ا/ت=ع.....ا..م....ع....*از تعجب شاخ دراورده و صورتش هم سرخ شده*
مایکی=خب...ا/ت...عشقمو قبول میکنی؟
ا/ت=.....معلومهه ارهه مایکی-کون منم بهت علاقه دارم..*و پرید بغل مایکی*
مایکی=*لبخند*دوست دارم ا/ت!
ا/ت=منم همین طور مایکی-کون منم دوست دارم!...
*مردم تو کافه براتون دست میزنن*
(پایان)
لیمو=گریع)هیققق هیقق چه چوصمانتیک به بههಥ_ಥ
پشت صحنه= :/

خـبـبـ دوزتـانـنـنـ مـیـدونـمـمـ ریـدمـ بــ رومـ نـیـاریـد نـاراحـتـ مـیـشـمـ🗿🤝💕
درخـواـسـتـیـے چـیـزیـے داشـتـیـنـ بـگـیـد
بــایـے بــایـے
دیدگاه ها (۲۲)

جواب‌ ناشناس

بیایدد ایده بدینن

ناشناس گذاشتم

پارت ۳۸ فیک ازدواج مافیایی

تکپارتی اسمات کوک درخواستی

پارت ۷۰ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط