به یادآر شبی را که...👇
به یادآر شبی را که
با بغض و گریه سر کردی و هر ثانیه انگار جان می دادی و تصورمیکردی که این شب ، تمام نخواهد شد.
اما صبح ، با تلنگر آفتاب بیدار شدی و رسوبات غم را از صورتت تکاندی ، نفس عمیقی کشیدی ، ازجایت بلندشدی و ایستادی تا قـویترازروزهای قبل ، برای آرزوهایت ، تلاش کنی .غصه ها همینقدر کـوتاهند و سختی ها همینقدر زودگذر .
تمام شب ها صبح می شوند و تنها رسوب های خسته ای می ماند برای تکاندن ..🌱♥️
{ فإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا }
شبت آروم .
با بغض و گریه سر کردی و هر ثانیه انگار جان می دادی و تصورمیکردی که این شب ، تمام نخواهد شد.
اما صبح ، با تلنگر آفتاب بیدار شدی و رسوبات غم را از صورتت تکاندی ، نفس عمیقی کشیدی ، ازجایت بلندشدی و ایستادی تا قـویترازروزهای قبل ، برای آرزوهایت ، تلاش کنی .غصه ها همینقدر کـوتاهند و سختی ها همینقدر زودگذر .
تمام شب ها صبح می شوند و تنها رسوب های خسته ای می ماند برای تکاندن ..🌱♥️
{ فإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا }
شبت آروم .
- ۳.۴k
- ۱۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط