پزشکیان مگر قرار است همه جا را شخصا ببینم آقای رییس
🔻پزشکیان: مگر قرار است همه جا را شخصاً ببینم؟/ آقای رییسجمهور! آیا سفر به تبریز هم مشمول این قاعده میشود؟
🔹رئیسجمهور در اظهاراتی عجیب و بیسابقه در پاسخ به انتقادات مبنی بر عدم حضور در شهرهای مختلف کشور گفت: «مگر قرار است همه جا را شخصاً ببینم؟ استاندار حضور دارد و اختیار هم دارد... خیال نکنید اگر رئیسجمهور بیاید معجزه رخ میدهد.»
🔹این اظهارات که در تضاد آشکار با سیره مدیریتی رایج در جمهوری اسلامی و توصیههای مؤکد رهبر معظم انقلاب قرار دارد، این سوال جدی را مطرح میکند که آیا دولت چهاردهم اساساً اعتقادی به ارتباط چهره به چهره با مردم و لمس مشکلات از نزدیک دارد یا ترجیح میدهد از پشت درهای بسته و از طریق گزارشهای مکتوب، کشور را اداره کند؟
🔹عجیبتر از اصل این اظهارات، تناقض آشکار آن با کارنامه سفرهای شخص آقای پزشکیان است. در حالی که رئیسجمهور مدعی است لزومی به حضور فیزیکی او در مناطق مختلف نیست، آمارها نشان میدهد این «بینیازی از سفر» تنها شامل شهرهایی غیر از زادگاه و حوزههای نفوذ سیاسی او میشود.
🔹بر اساس بررسیهای صورت گرفته، آقای پزشکیان در کمتر از یک سال و نیم گذشته، ۵ بار به تبریز و ۴ بار به ارومیه سفر کرده است. همچنین اغلب وزرای کابینه او حداقل یک سفر به تبریز داشتهاند. این حجم از توجه به دو شهر خاص، در حالی که بسیاری از استانهای محروم و دورافتاده کشور حتی یک بار هم میزبان رئیسجمهور نبودهاند، این شائبه را تقویت میکند که نگاه دولت به جغرافیا و مردم ایران، نگاهی مبتنی بر تبعیض و اولویتهای شخصی و سیاسی است. آیا پزشکیان تنها خود را رئیسجمهور بخشی از جغرافیای ایران میداند و برای سایر مناطق، استاندار را کافی میداند؟
🔹این رویکرد «پرهیز از مردم» در حالی از سوی پزشکیان تئوریزه میشود که در تضاد ۱۸۰ درجهای با توصیههای صریح رهبر معظم انقلاب قرار دارد. ایشان در ابتدای کار دولت چهاردهم و در دیدار با شخص آقای پزشکیان، مشخصاً بر اهمیت سفرهای استانی تأکید کرده و فرموده بودند:«حتماً به سفرهای استانی بروید و به اینکه به شما پوپولیسم و عوامگرا بگویند اعتنا نکنید. اطلاع از متن آنچه که در زندگی مردم میگذرد با گزارش کتبی امکانپذیر نیست و باید بروید، ببینید و از خود مردم بشنوید.»
🔹این نگاه، یک اصل مدیریتی ثابت در منظومه فکری رهبری است. ایشان در سال ۱۳۸۶ نیز با اشاره به اهمیت حضور مسئولان در مناطق دوردست فرموده بودند: «نگاه و عواطف و همت مسئولین باید میان همهی شهرهای کشور تقسیم شود. اینجور نباشد که یک شهری، یک منطقهای که دوردست است، از شعاع همت و تصمیم مسئولین دور بماند... امروز در این کشور شهرهائی و مناطق دوردست و کوچکی موفق میشوند که مسئولان کشور را، یعنی رئیسجمهور را، دولت را، وزرا را از نزدیک ببینند... که در روزگارهای گذشته در طول تاریخ، امید این را نداشتند که حتی یک مدیر درجهی سه به آنها سرکشی کند.»
🔹نکته پایانی اما به ماهیت همان تعداد معدود سفرهای انجام شده بازمیگردد. گزارشهای میدانی حاکی از آن است که سفرهای آقای پزشکیان اساساً «مردمی» نیست. این سفرها اغلب شامل دیدارهای گزینشی با افراد و گروههای گلچینشده و همسو با دولت است و مردم عادی با هزاران درخواست و انتقاد، پشت درهای بسته نگه داشته میشوند.
🔹به نظر میرسد اتخاذ این رویکرد، ناشی از ترس دولت از مواجهه با نارضایتیهای عمومی و عدم محبوبیت در سطح جامعه است. دولتی که از شنیدن صدای واقعی مردم واهمه دارد، طبیعی است که صورت مسئله را پاک کرده و با تئوری «عدم نیاز به حضور رئیسجمهور»، برای انفعال و بیتحرکی خود توجیه میتراشد.
🔹در نهایت، رئیسجمهوری که معتقد است حضورش «معجزه» نمیکند و نیازی به دیدن مشکلات از نزدیک نیست، چگونه میتواند مدعی حل کردن همان مشکلات باشد؟ این شانه خالی کردن از مسئولیت، زنگ خطری جدی برای آینده مدیریت اجرایی کشور و فاصلهگذاری بیسابقه میان ملت و دولت است.
🔹رئیسجمهور در اظهاراتی عجیب و بیسابقه در پاسخ به انتقادات مبنی بر عدم حضور در شهرهای مختلف کشور گفت: «مگر قرار است همه جا را شخصاً ببینم؟ استاندار حضور دارد و اختیار هم دارد... خیال نکنید اگر رئیسجمهور بیاید معجزه رخ میدهد.»
🔹این اظهارات که در تضاد آشکار با سیره مدیریتی رایج در جمهوری اسلامی و توصیههای مؤکد رهبر معظم انقلاب قرار دارد، این سوال جدی را مطرح میکند که آیا دولت چهاردهم اساساً اعتقادی به ارتباط چهره به چهره با مردم و لمس مشکلات از نزدیک دارد یا ترجیح میدهد از پشت درهای بسته و از طریق گزارشهای مکتوب، کشور را اداره کند؟
🔹عجیبتر از اصل این اظهارات، تناقض آشکار آن با کارنامه سفرهای شخص آقای پزشکیان است. در حالی که رئیسجمهور مدعی است لزومی به حضور فیزیکی او در مناطق مختلف نیست، آمارها نشان میدهد این «بینیازی از سفر» تنها شامل شهرهایی غیر از زادگاه و حوزههای نفوذ سیاسی او میشود.
🔹بر اساس بررسیهای صورت گرفته، آقای پزشکیان در کمتر از یک سال و نیم گذشته، ۵ بار به تبریز و ۴ بار به ارومیه سفر کرده است. همچنین اغلب وزرای کابینه او حداقل یک سفر به تبریز داشتهاند. این حجم از توجه به دو شهر خاص، در حالی که بسیاری از استانهای محروم و دورافتاده کشور حتی یک بار هم میزبان رئیسجمهور نبودهاند، این شائبه را تقویت میکند که نگاه دولت به جغرافیا و مردم ایران، نگاهی مبتنی بر تبعیض و اولویتهای شخصی و سیاسی است. آیا پزشکیان تنها خود را رئیسجمهور بخشی از جغرافیای ایران میداند و برای سایر مناطق، استاندار را کافی میداند؟
🔹این رویکرد «پرهیز از مردم» در حالی از سوی پزشکیان تئوریزه میشود که در تضاد ۱۸۰ درجهای با توصیههای صریح رهبر معظم انقلاب قرار دارد. ایشان در ابتدای کار دولت چهاردهم و در دیدار با شخص آقای پزشکیان، مشخصاً بر اهمیت سفرهای استانی تأکید کرده و فرموده بودند:«حتماً به سفرهای استانی بروید و به اینکه به شما پوپولیسم و عوامگرا بگویند اعتنا نکنید. اطلاع از متن آنچه که در زندگی مردم میگذرد با گزارش کتبی امکانپذیر نیست و باید بروید، ببینید و از خود مردم بشنوید.»
🔹این نگاه، یک اصل مدیریتی ثابت در منظومه فکری رهبری است. ایشان در سال ۱۳۸۶ نیز با اشاره به اهمیت حضور مسئولان در مناطق دوردست فرموده بودند: «نگاه و عواطف و همت مسئولین باید میان همهی شهرهای کشور تقسیم شود. اینجور نباشد که یک شهری، یک منطقهای که دوردست است، از شعاع همت و تصمیم مسئولین دور بماند... امروز در این کشور شهرهائی و مناطق دوردست و کوچکی موفق میشوند که مسئولان کشور را، یعنی رئیسجمهور را، دولت را، وزرا را از نزدیک ببینند... که در روزگارهای گذشته در طول تاریخ، امید این را نداشتند که حتی یک مدیر درجهی سه به آنها سرکشی کند.»
🔹نکته پایانی اما به ماهیت همان تعداد معدود سفرهای انجام شده بازمیگردد. گزارشهای میدانی حاکی از آن است که سفرهای آقای پزشکیان اساساً «مردمی» نیست. این سفرها اغلب شامل دیدارهای گزینشی با افراد و گروههای گلچینشده و همسو با دولت است و مردم عادی با هزاران درخواست و انتقاد، پشت درهای بسته نگه داشته میشوند.
🔹به نظر میرسد اتخاذ این رویکرد، ناشی از ترس دولت از مواجهه با نارضایتیهای عمومی و عدم محبوبیت در سطح جامعه است. دولتی که از شنیدن صدای واقعی مردم واهمه دارد، طبیعی است که صورت مسئله را پاک کرده و با تئوری «عدم نیاز به حضور رئیسجمهور»، برای انفعال و بیتحرکی خود توجیه میتراشد.
🔹در نهایت، رئیسجمهوری که معتقد است حضورش «معجزه» نمیکند و نیازی به دیدن مشکلات از نزدیک نیست، چگونه میتواند مدعی حل کردن همان مشکلات باشد؟ این شانه خالی کردن از مسئولیت، زنگ خطری جدی برای آینده مدیریت اجرایی کشور و فاصلهگذاری بیسابقه میان ملت و دولت است.
- ۴۹۲
- ۱۴ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط