ما هر روز با نقابی از بعدی که نداریم از خانه بیرون میزنی

ما هر روز با نقابی از بُعدی که نداریم از خانه بیرون میزنیم و سعی میکنیم که نقشمان را خوب بازی کنیم اما ....
هر شب قبل خواب باز هم با تنهایی و خستگی مان به خواب میرویم.
و این نمایشی تکراریست که فقط خودمان از پشت پرده ی آن با خبریم و بس،
و چقدر تلخ که با تمام این دروغ ها و فریب ها باز هم باید هر روز صورتکی خندان بر چهره مان بگذاریم و تصور و تظاهر کنیم که شادیم و خوشبخت.
#آرمان_تمسکنی
دیدگاه ها (۲)

در واقع بَعد از تولُد ما یک مَرگ به دُنیا بدهکاریم،اَما...وا...

...🗣 من دوستَت دارمشبیه هیچکس!!یک‌جور خاص!!جوری که نه خودم م...

از تنهایی ام شکایتی ندارم!!چون خیلی از آدم ها با وجود شلوغی ...

پرندگانی که از آواز خواندن خسته نمیشوندمسلماً بهتر از منو تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط