Monster in the forest
Monster in the forest
فصل ۳ پارت ۲۲
جیمین: یس😁
(..........)
نامجون:*در حال کتاب خوندن*
تهیونگ:*میشینه کنارش و تظاهر برای خوندن با مغز میره توی کتاب*
نامجون: اهم اهم...میخوای بخونی یکم ازش فاصله بگیر..
تهیونگ: نوموخوام
جونگ کوک:*اینم میشینه کنارش و مثل تهیونگ با مغز میره توی کتاب*
نامجون: خو من چجوری بخونممم...اصن از کی تا حالا شما کتابخون شدین؟؟
جیمین:*کتابو از دستش کش میره* از همین الان
نامجون: هیییی بدش به منننن(بچمو اذیت نکنین🥲)
(بعد از کلی کرم ریزی به بقیه)
همگی:(به غیر از گروه کرمک دار)*با نگاه هایی ترسناک و شاکیانه نگاهشون میکنن*
یونگی:*با خونسردی کامل* اول از همه فکر جیمین بود
جیمین: چیییییی؟؟؟
جیهوپ: جیمینا ازت انتظار نداشتم
جین: چطورررر جرعت کردین آینه ی منو بدزدیننننن؟؟
جیهوپ: ا.ت از تو هم انتظار نداشتم😐
ا.ت: به من ربطی نداره🙄
جونگ کوک: اول از همه جیمین و تهیونگ بودن من و یونگی و ا.ت تقصیری نداریم
تهیونگ: شما گفتین باهامون میاین😑
یونگی: کی گفته شما ما رو مجبور کردین
ا.ت: راستی من که نمیخواستم کسیو اذیت کنم من به این پاکی و درست کاری😌
همگی: 😐😐😐😐😐
ا.ت: حالا پاک که نیستم ولی تا حدودی درستکار هستم
جیهوپ: بس کنین دیگه...ما یه جلسه دادگاه برگزار میکنیم تا ببینیم با این مجرمان باید چیکار کنیم
ا.ت:*توی دلش* مجرم..😐
تهیونگ: حالا کی قاضیه؟
جیهوپ: خود من...عا باید یه جا بشینم از همه بلند تر باشه...آها اوپن
ا.ت: قاضی ندیده بودیم روی اوپن بشینه که دیدیم
جیهوپ: خو چیکار کنم..*میشینه* خب...شاکیان عبارتند از نامجون و جین و جیهیون بشینن اون عقب ردیف جلو..(منظورش سر زمینه😐) مجرما که عبارتند از ا.ت و تهیونگ و جیمین و جونگ کوک جلوی شاکیا...نه آقا یکم جلوتر اوهوم بشینین..
جین: ببخشید آقای قاضی...ما اینجا نشستیم منظورتون از ردیف جلو چیه؟
جیهوپ: خب شما جلوتر از همه نشستین این میشه ردیف جلو
جین: منظور از همه با کیاس؟😐
جیهوپ: اگر کسی پشت سرتون بشینه اون میشه ردیف عقب پس شما الان ردیف جلویین
جین: آها
جیهوپ: خب...به ترتیب از نامجون شروع میکنیم تا جیهیون شکایتتون رو بگین
جیهیون: راستی ما شاهد نداریم
جیهوپ: نیازی ندارین چون من همه چیو دیدم
نامجون: خب...بنده در حال کتاب خوندن بودم که این دو تا اسکل*اشاره به ویکوک* با مغز اومدن توی کتابم که مثلا بخونن بعدش هم جیمین از دستشون کش رفت بعدشم ا.ت بعدشم یونگی و همه سرش دعوا کردن آخرش هم *با حالت گریان کتابشو میاره بالا* یه برگش پاره شد
جیهوپ: اوهوم...جین
ببخشید دیر گذاشتم حالم ریده بود😐🥲
فصل ۳ پارت ۲۲
جیمین: یس😁
(..........)
نامجون:*در حال کتاب خوندن*
تهیونگ:*میشینه کنارش و تظاهر برای خوندن با مغز میره توی کتاب*
نامجون: اهم اهم...میخوای بخونی یکم ازش فاصله بگیر..
تهیونگ: نوموخوام
جونگ کوک:*اینم میشینه کنارش و مثل تهیونگ با مغز میره توی کتاب*
نامجون: خو من چجوری بخونممم...اصن از کی تا حالا شما کتابخون شدین؟؟
جیمین:*کتابو از دستش کش میره* از همین الان
نامجون: هیییی بدش به منننن(بچمو اذیت نکنین🥲)
(بعد از کلی کرم ریزی به بقیه)
همگی:(به غیر از گروه کرمک دار)*با نگاه هایی ترسناک و شاکیانه نگاهشون میکنن*
یونگی:*با خونسردی کامل* اول از همه فکر جیمین بود
جیمین: چیییییی؟؟؟
جیهوپ: جیمینا ازت انتظار نداشتم
جین: چطورررر جرعت کردین آینه ی منو بدزدیننننن؟؟
جیهوپ: ا.ت از تو هم انتظار نداشتم😐
ا.ت: به من ربطی نداره🙄
جونگ کوک: اول از همه جیمین و تهیونگ بودن من و یونگی و ا.ت تقصیری نداریم
تهیونگ: شما گفتین باهامون میاین😑
یونگی: کی گفته شما ما رو مجبور کردین
ا.ت: راستی من که نمیخواستم کسیو اذیت کنم من به این پاکی و درست کاری😌
همگی: 😐😐😐😐😐
ا.ت: حالا پاک که نیستم ولی تا حدودی درستکار هستم
جیهوپ: بس کنین دیگه...ما یه جلسه دادگاه برگزار میکنیم تا ببینیم با این مجرمان باید چیکار کنیم
ا.ت:*توی دلش* مجرم..😐
تهیونگ: حالا کی قاضیه؟
جیهوپ: خود من...عا باید یه جا بشینم از همه بلند تر باشه...آها اوپن
ا.ت: قاضی ندیده بودیم روی اوپن بشینه که دیدیم
جیهوپ: خو چیکار کنم..*میشینه* خب...شاکیان عبارتند از نامجون و جین و جیهیون بشینن اون عقب ردیف جلو..(منظورش سر زمینه😐) مجرما که عبارتند از ا.ت و تهیونگ و جیمین و جونگ کوک جلوی شاکیا...نه آقا یکم جلوتر اوهوم بشینین..
جین: ببخشید آقای قاضی...ما اینجا نشستیم منظورتون از ردیف جلو چیه؟
جیهوپ: خب شما جلوتر از همه نشستین این میشه ردیف جلو
جین: منظور از همه با کیاس؟😐
جیهوپ: اگر کسی پشت سرتون بشینه اون میشه ردیف عقب پس شما الان ردیف جلویین
جین: آها
جیهوپ: خب...به ترتیب از نامجون شروع میکنیم تا جیهیون شکایتتون رو بگین
جیهیون: راستی ما شاهد نداریم
جیهوپ: نیازی ندارین چون من همه چیو دیدم
نامجون: خب...بنده در حال کتاب خوندن بودم که این دو تا اسکل*اشاره به ویکوک* با مغز اومدن توی کتابم که مثلا بخونن بعدش هم جیمین از دستشون کش رفت بعدشم ا.ت بعدشم یونگی و همه سرش دعوا کردن آخرش هم *با حالت گریان کتابشو میاره بالا* یه برگش پاره شد
جیهوپ: اوهوم...جین
ببخشید دیر گذاشتم حالم ریده بود😐🥲
۱۱.۹k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.