P

P11
فلش بک به 6و نیم
رفتم ی لباس مشکی کوتاه پوشیدم ک یجورایی باز بود(اسلاید 2)
بعد موهامو یکم شونه زدم و همونطور باز گذاشتم (اسلاید 3فقط مشکی تصگرشون کنید)
و بعد ناخن هام لاک جدید زدم و چند تا انگشتر دستم کردم(اسلاید 4)

بعدس رفتم سوار ی تاکسی شدم و ب سمت بار حرکت کردم توی راه بار دلشوره داشتم ک مبادا تهیونگ بفهمه
اوفف اصلا بفهمه شوهرم ک نی پس باهام کاری نداره {آمادگی برای جر خوردن}

رسیدم بار رفتم داخل ک بوی سیگار و شراب و الکل ب مشامم خورد


بعدش رفتم ی جا نشستم و چند تا پیک زدم ک تقریبا مست شده بودم

بعدش ب اطرافم چشم دوختم ک ی مرد نزدیکم شد(پسره@)

@لیدی افتخار رقص میدی

+نچ

@دوس پسر داری

+نچ

@پس اجازه دارم با هات هم نشین بشم؟

+نچ

@هوفف

پسره دستشو رو شونه ا. ت گذاشت....

(ته ویو)
رفتم خونه ا. ت نبود دیر وقت هم بود از نگهبان ها پرسیدم کجای گفت بار اولش ب رو خودم نیاوردم رفتم همینطوری دوربین هارو چک کنم ک با چیزی ک دیدم دهنم سرویس شد
ای.. این واقعا ا. ت این دیگ چ استایل چرتیه؟
پس سری ب یکی از بار های معروف سئول رفتم

و ا. ت رو دیدم اما اون پسره پسره دستش رو شونه ا. ت بود و کم کم داشت پایین تر میبوردش
رفتم سمتش ی مشت زدمش و دست ا. ت رو گرفتم و از اونجا رفتم بیرون پرتش کردم تو ماشین ک سرش ب پنجره خورد

+اخخ

-مرز

+چته تُ

_من.. هع غرورم اجازه نمیده دوس دخترم اینجا بیاد!

+دوس دخترت؟

_آره ارههههه مجبورم ببین مجبورم تو رو عاشق خودم کنم منم باید عاشق تو بشم چون چون ب اجبار دو خانواده باید ازدواج کنیم (داد)



_حالا ک اینجوریه چ امشب چ روز عروسی بلاخره ماله من میشی جالا زمانش فرقی نداره فقط پام ب عمارت برسه!

رسیدن عمارت......
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خمارییـ
پارت بعد اسماته
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
دیدگاه ها (۱۵)

P13صبح با دلدردی شدید بلند شدم+اخخخخخ_اوف چته باز+مرز پارم ک...

اسلاید 2 آهنگی ک تو حموم ته برای ا. ت خوند#فیک#سناریو#بلک_پی...

P10روز بعد بعد از باشگاهرفتن دستشویی جررررر نههههههه پریوووو...

P10+باشرفتم ی تیشرت لش دخترانه پوشیدم(اسلاید 2)بعد رفتم سمت ...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۴۳ فیک ازدواج مافیایی

ویو ا،ت صبح از خواب پاشدم رفتم دست و صورتمو شستم کارای لازم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط