ایکه دلم را زغمت سوختی
ایکه دلم را زغمت سوختی
شعله آن با ستم افروختی
دل که نبوددرگرو بندعشق
این ره نا رفته تو آموختی
هرچه زدم چوب حراجش به دل
بیخبر از من عطش انداختی
شعله آن با ستم افروختی
دل که نبوددرگرو بندعشق
این ره نا رفته تو آموختی
هرچه زدم چوب حراجش به دل
بیخبر از من عطش انداختی
۱.۱k
۲۳ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.