جان میدهم از حسرت دیدار تو چون صبح

🌷🍃🌼
جان می‌دهم از حسرت دیدار تو چون صبح
باشد که چو خورشید درخشان به درآیی

در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مه تابان به درآیی

#حافظ
دیدگاه ها (۰)

آقایان ما ابد در پیش داریم

شگفتیهای آفرینش...

بیـــــمار توام ، روی توام درمـانستجان داروی عاشـــقان رخ جا...

امشب از دولت می دفع ملالی کردیماین هم از عمر شبی بود که حالی...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط