مهربانبودم ودنیا حاصلی جز شر نداشت

مهربان‌بودم وَدنیا حاصلی جز شَر نداشت
روزگار پُرغمم از ابتدا ... آخر نداشت

در ازل این نامه‌ی تاریکمان هرکه نوشت
نقطه‌ای روشن به‌روی‌برگ‌ِاین دفترنداشت

شاعری بودم که‌از مهروصداقت مینگاشت
حرف‌دل گفتم،چرا عالم مرا باور نداشت؟

دل به دریا میزدم دنبال مرواید عشق
بستر دریای این عاشق ولی گوهر نداشت

ریشه‌ام در حسرت باران دگر خشکیده شد
این‌درخت ازترس تیغ‌تیشه‌ها نوبر نداشت

بر شقایق های من طوفان ویرانگر وزید
در زمین دشتی شبیهم لاله‌ی پرپر نداشت

قصه‌ی تقدیر من ورد زبان ها می شود
در زمانیکه جهان این مرد را دیگر نداشت
🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺
دیدگاه ها (۰)

دزد که به دزد بزنه شاه دزده همینجاها بکار میرهمالخر نشسته ای...

📽 وزیر صمت: پراید ۱۷۰ میلیون شد، چون سایپا بدهکار بود و باید...

🎥 اتفاقی عجیب! امروز صبح در خیابان طالقانی [سفارت سابق آمریک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط