از خوانندگی تا مافیا
از خوانندگی تا مافیا
Part=²
ات:بله چشم معذرت میخوام
(گوشی شوگا زنگ میخوره)
ات: کیه؟!
شوگا:بله؟!(متعجب روب ات)
ش:بله بگو کار دارم
جیمین-پیشی چطوری؟
+زود بگو
-امشب بریم بار
+استادیوم کارم دارن
-فردا شب چی؟!
+حالا تا فرداشب
-میخوام رزرو کنم جاهارو
+باشه میام بابا
-اوک،ولی اینم بگم ک من رو تو یه حساب خیلی بزرگ باز کردما
+منظورت چیه؟
-فردا شب میفهمی بای
(اتمام مکالمه)
ات ویو
کمی از صحبتاشون فهمیدم ک میخوان برن بار
برای همین برنامه ریزی کردم ک برم وقتی گریمش تموم شد اون یکی دوستش اومد،معلوم بود ک امید گروهه برای همین تنها کسی بود ک با لبخند وارد شد
بقیه هم ک لباسای سیاه انگار اومده بودن مراسم تشییع جنازه حالا ولش این دوصتشم گریم شدو رفتن روی استیج ک اجرا کنن استادیو بود اما به گفته اونا مث یه کنسرت بود براشون
رفتم روی جلوترین صندلی ک نزدیک ترین دوربین ب استیج بود نشستم
شوگا ویو
قرار بود ک یه موزیک ویدیو جدید بدیم بیرون
ک کلا عوض شده بودم،انگار اون ادم قبلی نبودم ک با دیدن دخترا حالت تهوع بگیرمو ازشون دور بشم فقط یه دختر ک این دختر دستو پا چلفتی نیس(منظورش ا/ته)
رفتم رو استیج اولین نقش با من بود ک با بنزم بیامو بترکوتم
ولی اونی ک من تو ذهنم داشتم نبود سه بار یه صحنه رو رفتیم ولی قابل قبول نبودن اعصابم خورد شد و
شوگا-بسه دیگه حوصلشو ندارم
کارگردان:ولی ما ک تازه شروع کردیم
ته÷ب خاطر حضور این دختره خرابی هیونگ؟
-ربطی ب این ندارع کلا امروز حالو حوصلشو ندارم
کارگردان:اوک قبوله فردا شروع کنیم
-اره خوبه ممنون
زدم بیرون و رفتم سراغ جیمین
Part=²
ات:بله چشم معذرت میخوام
(گوشی شوگا زنگ میخوره)
ات: کیه؟!
شوگا:بله؟!(متعجب روب ات)
ش:بله بگو کار دارم
جیمین-پیشی چطوری؟
+زود بگو
-امشب بریم بار
+استادیوم کارم دارن
-فردا شب چی؟!
+حالا تا فرداشب
-میخوام رزرو کنم جاهارو
+باشه میام بابا
-اوک،ولی اینم بگم ک من رو تو یه حساب خیلی بزرگ باز کردما
+منظورت چیه؟
-فردا شب میفهمی بای
(اتمام مکالمه)
ات ویو
کمی از صحبتاشون فهمیدم ک میخوان برن بار
برای همین برنامه ریزی کردم ک برم وقتی گریمش تموم شد اون یکی دوستش اومد،معلوم بود ک امید گروهه برای همین تنها کسی بود ک با لبخند وارد شد
بقیه هم ک لباسای سیاه انگار اومده بودن مراسم تشییع جنازه حالا ولش این دوصتشم گریم شدو رفتن روی استیج ک اجرا کنن استادیو بود اما به گفته اونا مث یه کنسرت بود براشون
رفتم روی جلوترین صندلی ک نزدیک ترین دوربین ب استیج بود نشستم
شوگا ویو
قرار بود ک یه موزیک ویدیو جدید بدیم بیرون
ک کلا عوض شده بودم،انگار اون ادم قبلی نبودم ک با دیدن دخترا حالت تهوع بگیرمو ازشون دور بشم فقط یه دختر ک این دختر دستو پا چلفتی نیس(منظورش ا/ته)
رفتم رو استیج اولین نقش با من بود ک با بنزم بیامو بترکوتم
ولی اونی ک من تو ذهنم داشتم نبود سه بار یه صحنه رو رفتیم ولی قابل قبول نبودن اعصابم خورد شد و
شوگا-بسه دیگه حوصلشو ندارم
کارگردان:ولی ما ک تازه شروع کردیم
ته÷ب خاطر حضور این دختره خرابی هیونگ؟
-ربطی ب این ندارع کلا امروز حالو حوصلشو ندارم
کارگردان:اوک قبوله فردا شروع کنیم
-اره خوبه ممنون
زدم بیرون و رفتم سراغ جیمین
۵.۷k
۰۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.