بازهم روضه ی زینب همه جا ریخت بهم

بازهم روضه ی زینب همه جا ریخت بهم

حال و روز همه ی اهل سما ریخت بهم



بازهم پیرهنی را به سر و روش کشید

آسمان تیره شد و حال هوا ریخت بهم



زیر خورشید نشسته به خودش میگوید

به چه جرمی همه ی عزت ما ریخت بهم؟



اشک هایش چقدر حالت مادر دارد…

آه … از بی کسی اش کرب و بلا ریخت بهم



لحظه ی آخر عمرش دل او بی تاب است

کهنه پیراهنی از آل عبا ریخت بهم



میرود تا به برادر برسد اما حیف…

گریه هایش همه ی مرثیه را ریخت بهم



یاد آن لحظه ی بی طاقتی گودال است

نیزه آمد که تن خون خدا ریخت بهم

#پویا_باقری

#مناسبت_وفات (حضرت زینب کبری ام المصائب علیها السلام) تسلیت باد
دیدگاه ها (۱)

نخ روی نخ آمد که حیا داشته باشدباتیرگی اش نورخدا داشته باشدم...

هر کجا سفره شود پهن کنارش نمک استنمک سفره ی پنجشنبه دعای فرج...

روحانی 92 : " راه حل کوتاه مدت یک ماهه و 100 روزه برای حل مش...

جبریلی و هر آینه عرش است کنارتماتند همه از پرِ معراج مدارتما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط