صحبتی با امام مهدی (ع)
صحبتی با امام مهدی (ع)
.
در ابتدا
صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم
.
ای سید و مولایم!
آقاجان!
از تو ممنوم
به خاطر تمام محبتهایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی
و شرمنده ام که
شاکر این همه نعمت نبودم..
اما
امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام.
.
آقاجان!
به من میگویند تو زن و بچه داری،
چرا به جهاد میروی؟
آقاجان!
مگر من برای همسر و فرزندانم چه کرده ام؟
هرچه بوده
از لطف و عنایت شما بوده است.
.
آقاجان!
برخی نمیدانند
وقتی من از تو جدا شدم،
آن روز باید نگران من شوند و
انشاءالله که
آن روز را
نبینند.
.
من
همسر
و دو فرزندم
خودمان را سربازانی در پادگان تو میدانیم
حال
یکی از این سربازان عزم مأموریت دارد و مشکلی پیش نمیآید؛
چون فرمانده بالای سر خانواده هست
و فقط باید مواظب باشیم تا از این پادگان اخراج نشویم
.
آقاجان!
تو کمک مان کن
زندگی چقدر شیرین میشود وقتی که پادگان تو شود
و این زندگی
همان بهشت است.
.
.
در ابتدا
صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم
.
ای سید و مولایم!
آقاجان!
از تو ممنوم
به خاطر تمام محبتهایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی
و شرمنده ام که
شاکر این همه نعمت نبودم..
اما
امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام.
.
آقاجان!
به من میگویند تو زن و بچه داری،
چرا به جهاد میروی؟
آقاجان!
مگر من برای همسر و فرزندانم چه کرده ام؟
هرچه بوده
از لطف و عنایت شما بوده است.
.
آقاجان!
برخی نمیدانند
وقتی من از تو جدا شدم،
آن روز باید نگران من شوند و
انشاءالله که
آن روز را
نبینند.
.
من
همسر
و دو فرزندم
خودمان را سربازانی در پادگان تو میدانیم
حال
یکی از این سربازان عزم مأموریت دارد و مشکلی پیش نمیآید؛
چون فرمانده بالای سر خانواده هست
و فقط باید مواظب باشیم تا از این پادگان اخراج نشویم
.
آقاجان!
تو کمک مان کن
زندگی چقدر شیرین میشود وقتی که پادگان تو شود
و این زندگی
همان بهشت است.
.
۱.۵k
۰۵ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.