دور بمان بانو

دور بمان بانو
دور...
فرسنگ ها دور
دور بمان بانو
سکوت کن
نا گفته بمان
ناشناخته بمان
بگذار راز عمیق چشمانت را ندانند
حریمت را ویران مساز
روح نازکت را عریان مکن
بگذار امن بماند رازهای سرزمین آفتابیت
لب باز نکن بانو
اهلی نیستند مردمان این دیار
میان آنان گم میشوی
میشکنی
خرد میشوی
بگذار این لب ها گشوده نشود بانو...
دیدگاه ها (۲۳)

چه می‌شد آه ای موسای من، من هم شبان بودمتمام روز و شب زلف خد...

آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست؟وآنکه بیرون کند از جان و ...

ما را می‌گردندمی‌گویند همراه خود چه دارید؟ما فقطرویاهای‌مان ...

من یکی را می‌شناسمصبح‌ها لیبرال استظهرها چپ می‌زندو غروب که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط