اصطلاح دسته گل به آب دادن
#اصطلاح "دسته گل به آب دادن"
در سال های دور در یکی از روستاهای اطراف شهرکرد جوانی زندگی می کرد که بدشگونی و بدشانسی شهره خاص و عام بود، هر اتفاق شومی که در این روستا می افتاد به نحوی به این جوان مربوط می شد، خود جوان هم به تدریج به این باور رسیده بود، که بد قدم و شوم است.
از قضا روزی این جوان عاشق دختری می شود، ولی باتوجه به سابقه ی بد اقبالی هاش خانواده دختر با خواستگاری او موافقت نمی کنند و دختر را به شخصی دیگر می دهند.
در روز عروسی، جوان بد اقبال و عاشق برای آنکه حضورش در جشن عروسی منجر به اتفاقی شوم نشود، به کوه پناه می برد و برای تسکین درد عشق خود دسته گلی از گل های وحشی آماده می کند واز آنجاییکه خانه ی عروس در کنار رودخانه قرار داشت، "دسته گل را به آب می دهد"تا شاید چشم عروس به گل های که او با عشق جمع آوری کرده است بیفتد.
اما از بخت بد بچه های که در کنار رودخانه مشغول بازی بودند، دسته گل را می بینند و برای گرفتن آن به آب می زنند، اما یکی از بچهها پایش لیز خورده و در آب رودخانه غرق می شود، از بخت بد بچه غرق شده خواهر کوچکتر عروس بود در نتیجه عروسی به عزا تبدیل می شود.
چند روز بعد که جوان بد اقبال به ده خود باز می گردد،مردم روستا را غمگین و ماتم زده می یابد و چون علت را جویا می شود و از ماوقع آگاه می شود، با دو دست بر سر خود می کوبد و می گوید :"آن دسته گل را من به آب دادم"!
اصطلاح "دسته گل به آب دادن"، کنایه از انجام کاری است که به طور ناخواسته عواقب بدی به همراه خود دارد.
در سال های دور در یکی از روستاهای اطراف شهرکرد جوانی زندگی می کرد که بدشگونی و بدشانسی شهره خاص و عام بود، هر اتفاق شومی که در این روستا می افتاد به نحوی به این جوان مربوط می شد، خود جوان هم به تدریج به این باور رسیده بود، که بد قدم و شوم است.
از قضا روزی این جوان عاشق دختری می شود، ولی باتوجه به سابقه ی بد اقبالی هاش خانواده دختر با خواستگاری او موافقت نمی کنند و دختر را به شخصی دیگر می دهند.
در روز عروسی، جوان بد اقبال و عاشق برای آنکه حضورش در جشن عروسی منجر به اتفاقی شوم نشود، به کوه پناه می برد و برای تسکین درد عشق خود دسته گلی از گل های وحشی آماده می کند واز آنجاییکه خانه ی عروس در کنار رودخانه قرار داشت، "دسته گل را به آب می دهد"تا شاید چشم عروس به گل های که او با عشق جمع آوری کرده است بیفتد.
اما از بخت بد بچه های که در کنار رودخانه مشغول بازی بودند، دسته گل را می بینند و برای گرفتن آن به آب می زنند، اما یکی از بچهها پایش لیز خورده و در آب رودخانه غرق می شود، از بخت بد بچه غرق شده خواهر کوچکتر عروس بود در نتیجه عروسی به عزا تبدیل می شود.
چند روز بعد که جوان بد اقبال به ده خود باز می گردد،مردم روستا را غمگین و ماتم زده می یابد و چون علت را جویا می شود و از ماوقع آگاه می شود، با دو دست بر سر خود می کوبد و می گوید :"آن دسته گل را من به آب دادم"!
اصطلاح "دسته گل به آب دادن"، کنایه از انجام کاری است که به طور ناخواسته عواقب بدی به همراه خود دارد.
- ۶.۵k
- ۱۰ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط