گوناگون kimisimini

دیدگاه ها (۲)

تعلق ڪه نداشته باشے به جایـے.. به ڪسے.. به چـیزی.. تمام شـدن...

دل ز من بُردی و پرسیدی که: «دل گم کرده‌ای؟…»

پارت ۱۹

من قشنگ یادم خدابیامرز پدر بزرگم سالهای خیلی دور چون از اسبش...

گونی را انداختن روی دوششون و شروع کردند به شوخی و بازی با هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط