برمیخیزی و

برمی‌خیزی و
زیبایی ،
ناب ...
چنان روزی که آغاز می‌شود
شرمِ آبی‌ در توست ،
که میان سنگ‌ها می‌دود ..
تنت
حافظِ حرارت مشعل آفتاب است و
آتش‌بازی‌ها ...


#لدو_ایوو
دیدگاه ها (۱)

چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشدمن همانم که پسندید و پسندی...

‎‌‌‌‌‌حافظ به یاری غزل،قرآن ِعشق آورده بودسی جز را با عشوه ا...

‎‌‌‌‌‌ بعدازتو لب هایم را دوختمتا طعم بوسه هایتتا ابددر دهان...

‎‌‌‌‌‌صبح را در کنجِ این خانه مجوی رو به بالا کن، به بالا رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط