چشمهایترامیبوسم

#چشم_‌هایت_را_می_بوسم
می دانم
هیچ کس
هیچ گاه
در هیچ لحظه ای از آفرینش
آنچه را که من
در گرگ و میش نگاه تو دیدم
نخواهد دید

#چشم_هایت_را_می_بوسم
و زیر بارانی از واژه های تکراری
تازه می شوم 
بعدها
کسی دفتر شعرم را پاره می کند
نام تو
همه جغرافیای رنج مرا طی می کند
و تو جاودانه می شوی 
بیهوده در انتظار منشین
هرگز برای رفتنت
مرثیه نخواهم گفت
دیدگاه ها (۲۴)

خشکانده ام اسم تو را، عمریست لای دفترماما همیشه تازه ای، در ...

وضعیت خوبی نیس این بلاتکلیفی نمیدونی حرف قلبتو گوش بدی یا صد...

رفتم جلو گفتم «ببخشید خانوم آتیش داری؟» هول شد گفت «واسه چی ...

💘 تاس ها را ریختیمنگاهم کرد و گفتزندگی ات را می بازی هاگفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط