صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را

صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را
می کند دربسته آهی خانه آیینه را

درد و داغ عشق را در دل نهفتن مشکل است
این سپند شوخ، مجمر می کند گنجینه را

عمر باقی مانده را نتوان به غفلت صرف کرد
ساقیا پیش آر آن ته شیشه دوشینه را

زنگ از آیینه تاریک صیقل می برد
مگذران بی باده روشن شب آدینه را

هیچ سیل خانه پردازی چو گرد کینه نیست
در درون خانه باشد خصم، صاحب کینه را

گل ز شبنم در دل شبها نمی باشد جدا
خودپرستان در بغل گیرند شب آیینه را

از نمد، آیینه صائب در حصار آهن است
صوفیان دانند قدر خرقه پشمینه را
#صائب_تبریزی #KAM
دیدگاه ها (۱)

در طلبم خیال تو دوش میان انجمنمی‌نشناخت بنده را، می‌نگریست ر...

#مولانا #KAM #kk_k20 #شعر #عشقچندانک خواهی درنگر در من که نش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط