ما دو تا از عهد کاغذ و شناره دادنیم
ما دوتا از عهدِ کاغد و شمارِه دادنیم
ما کجا این کافه هایِ دنجِ توو در توو کجا
از همان عهدِ قراری کهِ پُر از دلشوره بود
ترسِ مُچ گیری و یا لو رفتنِ تویِ خفا
از الو مَنزل فُلانی،یا ببخشید اشتباه
تا که برداری تو شاید با صدایی پُر حیا
از همان عهدی که عکسی روی کاغد بود و بس
منتشر هر وقت میشد خود کُشی بود و بلا
از همان عهدی که صبحش ترس بوده از پرینت
می گرفت آن را برادر،می روی مرزِ کُما
عشقِ امروزی ببین و عشقِ آن دورهِ ببین
پایبندی در وفا را،این کجا و آن کجا
#سهراب_عرب_زاده
#سهراب_عربزاده
#sohrabarabzadeh
#sohrab_arabzadeh
#سهراب_سرگشته
ما کجا این کافه هایِ دنجِ توو در توو کجا
از همان عهدِ قراری کهِ پُر از دلشوره بود
ترسِ مُچ گیری و یا لو رفتنِ تویِ خفا
از الو مَنزل فُلانی،یا ببخشید اشتباه
تا که برداری تو شاید با صدایی پُر حیا
از همان عهدی که عکسی روی کاغد بود و بس
منتشر هر وقت میشد خود کُشی بود و بلا
از همان عهدی که صبحش ترس بوده از پرینت
می گرفت آن را برادر،می روی مرزِ کُما
عشقِ امروزی ببین و عشقِ آن دورهِ ببین
پایبندی در وفا را،این کجا و آن کجا
#سهراب_عرب_زاده
#سهراب_عربزاده
#sohrabarabzadeh
#sohrab_arabzadeh
#سهراب_سرگشته
۵۴۱
۰۹ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.