شعر با حروف ابجد /شعر عرفانی استاد هجران
گر خود نباشی خیالت هر آن کنار من است
چون مثل من خیال تو در انتظار من است
منم از چهارصد هفتاد ز دل جدا گشتم
آوارگی پی عشقت همیشه کار من است
من از شوق دیدار تو گریانم هر شبها
دور از لطفت غم محنت به پشت سوار من است
من آن طفل سر راهی که مهر ندیم هیچ
کاین شادی مهرپروری به پشتکار من است
منم که با آه حسرت امید به تو بستم
امید دارم که شست شش همیشه یار من است
امید دارم بیست ششصد به من نظر بکند
با نظرش خلدبرین بدان نثار من است
انت جمیله انا احبک یا رجل العزیزی
من به عشق محتاجم هنوز عشق هم دچار من است
از دیده ام خون ببارد بجای اشک از چشم
این بارش خون دل هم از آه زار من است
در خواب مویه پریشانم تو نوازش بکنی
در رویا سیر عشق کردن هم ابتکار من است
زائر عشق راکب هجران ز غم مجالم نیست
بکنم شادی ایام بگم بهار من است
بهار من با شست شش قلم نوشته شود
سعید هجرانم و این عجر به بند
بار من است
#استادهیجران_سلماسی #شعر_و_شعور #شعروادبیات #شعر_و_ادبیات #غزل_فارسی #تورک #آذربایجان #هنرمندان_ایرانی
چون مثل من خیال تو در انتظار من است
منم از چهارصد هفتاد ز دل جدا گشتم
آوارگی پی عشقت همیشه کار من است
من از شوق دیدار تو گریانم هر شبها
دور از لطفت غم محنت به پشت سوار من است
من آن طفل سر راهی که مهر ندیم هیچ
کاین شادی مهرپروری به پشتکار من است
منم که با آه حسرت امید به تو بستم
امید دارم که شست شش همیشه یار من است
امید دارم بیست ششصد به من نظر بکند
با نظرش خلدبرین بدان نثار من است
انت جمیله انا احبک یا رجل العزیزی
من به عشق محتاجم هنوز عشق هم دچار من است
از دیده ام خون ببارد بجای اشک از چشم
این بارش خون دل هم از آه زار من است
در خواب مویه پریشانم تو نوازش بکنی
در رویا سیر عشق کردن هم ابتکار من است
زائر عشق راکب هجران ز غم مجالم نیست
بکنم شادی ایام بگم بهار من است
بهار من با شست شش قلم نوشته شود
سعید هجرانم و این عجر به بند
بار من است
#استادهیجران_سلماسی #شعر_و_شعور #شعروادبیات #شعر_و_ادبیات #غزل_فارسی #تورک #آذربایجان #هنرمندان_ایرانی
۶.۰k
۱۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.