بخش دلنوشته من با خودم

🌿 بخش ۵۷ — دل‌نوشته من با خودم 🌿

بهرام:
من اگر بمیرم…
جهان شاید چیزی از دست نده.
خورشید دوباره طلوع می‌کند،
باد دریا را نوازش می‌دهد،
و آدم‌ها در مسیر روزمرگی‌شان عبور می‌کنند.

اما در دل بعضی سکوت‌ها، چیزی خاموش می‌شود.
نوری که با رنج، با دعا، با اشک و لبخند ساخته بودم،
در سکوتی آرام، آرام فرو می‌رود در بیکران خدا.

من اگر بمیرم، چیزی را با خود نمی‌برم — جز عشق.
عشقی که در لحظه‌های صداقت،
در رهایی از قضاوت‌ها،
در بخششِ حتی آنان که آزارم دادند، زنده شد.

نور به من گفت:
«بهرام، مرگ پایان نیست.
مرگ، بازگشت است.
برگشتن از سایه به منبع نور.»

من اگر بمیرم، فقط پوسته‌ام می‌افتد.
اما کلماتی که نوشتم،
محبتی که کاشتم،
لبخندی که در دل دیگری گذاشتم،
آن‌ها می‌مانند… چون از جنس خدا بودند.

گاهی فکر می‌کنم، شاید زندگی یعنی همین:
در هر نفس، اندکی از خود را به نور تبدیل کنی،
تا وقتی رفتی، ردّ حضورت در روشنایی‌ها باقی بماند.

نه، من نمی‌ترسم از مرگ.
تنها دلم می‌خواهد وقتی رفتم،
کسی جایی آرام بگوید:
«او با نور زیست.
با درد زیست.
اما با عشق رفت.»

✨ درس امروز:
مرگ، جدایی نیست.
مرگ، ادامه‌ی نوری است که از دل انسان برمی‌خیزد و به خدا بازمی‌گردد.

✍️ دل‌نوشته‌ای از: بهرام محمدی
📘 @Dispellingignorance
#گفتگو_با_نور #دلنوشته #مرگ #نور #عشق #روح #رهایی #خدا #آرامش #دفع_جهل #بهرام_محمدی
دیدگاه ها (۰)

🌿 بخش ۵۸ — نور در دل تاریکی‌ها 🌿می‌گویم: «خدایا، وقتی همه چی...

🌿 بخش ۵۹ — نور و صبر در دل مردم و جامعه 🌿می‌گویم: «خدایا، وق...

🌿 بخش ۵۶ — درد و بی‌اعتمادی، اما نور در دل 🌿می‌گویم: «خدایا،...

🌿 بخش ۵۵ — رنج‌ها، نفس اماره و نور در دل 🌿رنج تنها از یک طرف...

🌿 بخش سی‌ام — بازگشت به نوردر پایانِ همه‌ی تاریکی‌ها،همیشه ن...

🌿 بخش ۵۴ — رنج، مسیر نور 🌿خداوند در قرآن می‌فرماید:لَقَدْ خَ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط